خلاصه ماشینی:
آنها از راه تدوین استراتژی میخواهند بدانند که: سازمانهشان سرآمد باشد؟ دوم:چطور میتوانند اقدامها و عملکردشان را مورد سنجش قرار دهند؟ باید توجه داشت از آنجا که کارکنان نمیتوانند بهگونه شفاف نقش خود را در پیادهسازی استراتژی سازمان درک کنند،هنگام پیادهسازی استراتژی اغلب بین کارکنان و مدیران گسستگی به وجود میآید؛بنابراین مدیریت برای اینکه بتواند چگونگی تحقق هدفهای خود را بهگونه معینی تعریف کند لازم است که بهطور دقیق عمرکد کارکنان را بصورت کمّی شاخصگذاری و اندازهگیری کند.
در این سازمان مدیریت احتمالا ارائه خدمات ویژه به مشتریان را بهعنوان هدف در نظر میگیرد و بسیاری از شایستگیها،نظیر: حضور،میزان پاسخگویی به تلفنها و مدت زمان هر مکالمه میتوانند بهعنوان شاخصهایی برای تحقق این هدف و ارزیابی عملکرد کارکنان تعیین شوند.
با ایجاد ارتباط شفاف بین هدفهای کسب و کار با رفتار و عملکرد کارکنان، سازمان میتواند کارکنان را از نقش و سهم خود در پیشبرد استراتژی آگاه سازد.