خلاصه ماشینی:
"به نظر من بودجه مسألهء بزرگی در کار اجرا و طراحی صحنه است؛اینکه عدهای به جهت کمبود بدجه از قرار دادن دکور بر صحنه صرفنظر میکنند و در پاسخ علت این حرکت خود را کارگردانی در مسیر تئاتر بیچیز مینامند،فقط رفع تکلیف و گذشتن از خط واقعیت به سوی انحراف است.
سؤالی که اینجا پیش میآید،این است که چهکسی در این میان مقصر است؟چه چیزی باعث میشود یک کارگردان چنین حرکتی را مرتکب شود؟ ببینید،ما در برنامهریزی مشکل داریم؛پس یکطرف مشکل همان بانیان و سیاستگزاران هستند که باید در چهارچوب قوانی خود نظر درستی به طراحی صحنه داشته باشند.
اما اگر چنین قانونی نباشد و در عین حال بودجهء کافی هم برای یک نمایش درنظر گرفته نشود،آنوقت کارگردان به خود اجازه میدهد با حذف طراحی صحنه بودجهء مربوط به آن را صرف عوامل دیگر کند،که این غلط است.
پس من باید روی صحنه احساس کنم در یک فضای ایرانی قرار گرفتهام،باید محتوا و ارزشهای ایرانی به من،به عنوان مخاطب،منتقل شود و عنصر طراحی صحنه و لباس در این میان نقش تعیینکنندهای دارد.
باید فضای بومی سنتی ایرانی را طبق اصول اجرا کند و نمیتواند بگوید برداشت من از فلان آیین چنین است و چنان؛مثلا بیاید و در طراحی مراسمی چون مراسمزار بر صحنه شکل دیگری را مدنظر بگیرد.
کار کارگردانی اعتقاد داشته باشد در اثر نمایشی خود از همه عناصر استفاده کند،امکان ندارد طراحی صحنه و لباس را حذف کند.
عنصر خلاقیت باید در این میان لحاظ شود و طی توافق کارگردان و طراح صحنه مورد استفاده قرار گیرد."