خلاصه ماشینی:
"در این کشور خاور نزدیک که در سر راه مهمترین راههای تجارتی قرار گرفته و دارای منابع زرخیز نفتی و فلزات است در همین کشور است که منافع بریتانیای کبیر و دولت اتحاد جماهیر شوروی باهم اصطکاک پیدا میکنند و نتایج این اصطکاک اکنون در آمریکا نیز که از آن کشور مسافت بسیار دارد احساس گردیده است.
بریتانیای کبیر میخواهد عملیات خود را در چاههای نفتی واقع در ایالات جنوبی ایران که متعلق به انگلستان است توسعه دهد و راه ارتباط و مواصلات خود را از ایران به هندوستان حفظ نماید،دولت اتحاد جماهیر شوروی نیز میخواهد از نفت ایران و کانهای آن و همچنین به یک بندر آب گرم در کرانه خلیج فارس دست یابد به علاوه از راههای ایران برای ترانزیت کالا از آسیای مرکزی و بالعکس استفاده نماید.
در سال 7091 هنگامی که تقسیم ایران به دو منطقه نفوذ انگلیس و روس صورت گرفت و افکار عامه آمریکا جدا این عمل را انتقاد کرد و از آن بدگویی کرد ایرانیها پی بردند که در میان دولتهای بزرگ دارای دوست صادق و تازهای هستند و به همین جهت اولین باری که خواستند اوضاع مالی کشور خود را سر و صورت دهند،دست کمک به جانب این دولت دراز کردند و در سال 1191 بنا به تقاضای دولت ایران هیأتی مالی به ریاست مورگان شوستر موفق گردد،نقشههای آنان درباره ایران دچار تعویق و تعطیل خواهد شد و به همین جهت روسها بنا به صلاح دید انگلیسها اولتیماتومی دایر به خارج ساختن هیأت مالی شوستر از ایران تسلیم دولت ایران نمودند و در همین حال سپاهان روسی از مرز عبور کرده و هیأت شوستر ناچار از ایران خارج و به سمت آمریکا حرکت کرد."