چکیده:
این نوشتار تلاشی در زمینه فهم خاستگاه و گستره بیکران علم انسان کامل است. از این
رو، با توجه به روایات معصومین? نخست از هویت علم انسان کامل سخن گفتهایم، آنگاه
با بررسی جنبه بشری انسان کامل، او را از دو بعد جسمانی و روحانی معرفی کرده و سپس
با طرح بحث مزاج جسمانی و روحانی، آن را با علم گره زدهایم.
در ادامه، گونههای دریافت علوم را در انسان کامل توضیح داده و دیدگاه برخی از
عارفان بزرگ را نیز مطرح کردهایم. در پایان، با طرح اتحاد انسان کامل با اسمای
الهی، علم حاصل از حضور وجودی وی برسراسر نظام هستی،
ثابت شده است.
خلاصه ماشینی:
"این حق که همان ادای حق خلق است، این گونه نیست که او همچون فرشتهای در بالا قرار بگیرد و به امر و نهی بشر بپردازد؛ چون در این صورت از مقام خلافت عزل خواهد شد، ولی او خلیفه الهی است که باید به ادای حقوق قیام کند و حق هر ذی حقی را به شایستگی بپردازد و انسان کامل در موطن بشری به ایفای نقش الهی خویش میپردازد.
علامه حسن زاده آملی میفرماید: هرگاه مزاج متعادلتر باشد، نفس که برآن افاضه میگردد نیز افضل خواهد بود و حقایق افاضه شده بر نفس نیز، طبق مراتب نفس در فضل و درجه متفاوت خواهد بود و آنان که به ایشان علم داده شده [است]، دارای درجاتی هستندـ یعنی همگی در یک مرتبه نیستندـ برای همین جهت است که گفتهاند: «عقل عاشری که بشر را تکمیل میکند به اذن خدا به انبیا?
کمال انسان کامل در مظهریت اسمای الهی در همین راستا، بحث تجلی حق بر مظاهر گوناگون نیز قابل توجه است؛ زیرا در عرفان اسلامی این نکته به روشنی بیان میشود که حق تعالی به واسطه اسمای خود بر مادون و مظاهرش تجلی میکند و این تجلی، میبایست در قالب اسمی از اسمای حق باشد.
این سرمایة دانش از دو راه به وی دست میدهد: راه اول کسبی است؛ به این صورت که سالک همه منازل و مقامات سلوکی را در اسفار انفسی و آفاقیاش میگذراند و با کسب یک مرحله، به مرحله دیگر وارد میشود و اگر به مدد الهی بتواند همه مراحل را یکی پس از دیگری بگذراند، میتواند به مقام انسان کامل دست یابد و مظهر اسم جامع الله گردد و بر خزائن الهی دسترسی یابد «و إن من شیء إلا عندنا خزائنه» (حجر، 21)."