خلاصه ماشینی:
"در برخی از اوقات نیز فیلمها بین چند ساعت تا چند روز توقیف و از روی پرده پائین آورده میشد تا اصلاحات موردنظر روی آن انجام شود!ایامی هم بود که تعداد فیلمهای عرضه شده خارج از حوصله تماشای هیئت بود و ما از طریق مطالعه مشخصات و خلاصه داستان آنها و دیدن چند تصویر فیلم برایشان پروانه نمایش صادر میکردیم!صاحبان فیلمها که به حساسیتهای وزارت کشور آگاهی داشتند در صورت لزوم از پیش خلاصهها را تحریف کرده و مانع بروز مشکل برای فیلمهایشان میشدند!6 در سال 1347،مسئولیت سانسور فیلم به وزارت فرهنگ و هنر واگذار شد و نام کمیسیون نمایش به شورای هنرهای نمایشی تغییر یافت و علاوه بر نمایندگان وزارتخانههای فرهنگ و هنر،کشور و اطلاعات،پانزده تن از خبرگان زمینههای مختلف نیز به عضویت شورا منصوب شدند.
در همین سال محمد علی سمیعی،رئیس کمیسیون نمایش،در مصاحبهای با مجله پست تهران سینمائی در دفاع از سانسور فیلم ادعا کرد که:«چون هنوز رشد فکری ملت ایران کم است و اغلب آنها نمیتوانند به خوبی داستان فیلمها را درک کنند و به نکات ظریف آن پی ببرند پس باید فیلمها شدیدا سانسور شود،به خصوص فیلمهای فارسی،چون اکثر ملت ایران از دیگران تقلید میکنند و فیلم نیز نشان دهنده روح و طرز فکر و رشد یک ملت میباشد.
جمله عوض نشده؛در شما چه عوض شده؟آیا کلاه برداشتن به احترام باید حذف شود؟انسانیت و حرمت نهادن هم ممنوع است؟و نمیشد همهی اینها را چهار ماه یا شش ماه پیش بگوئید و نوبت نمایش ما را عقب نیندازید؟ گرچه بیضائی از رویاروئی با سانسور بر سر مسافران پیروز در آمد،غالب فیلمنامههائی که وی پس از آن برای تصویب به شورای بررسی فیلمنامه فرستاده، رد شده و بیضائی در پنج سال گذشته فیلمی نساخته است."