خلاصه ماشینی:
"فرضیهء ناکامی-پرخاشگری،که مطابق آن هر نوع ناکامی به پرخاشگری میانجامد و هرگونه پرخاشگری نتیجهء ناکامی تلقی میشود،تا اندازهای اغراقآمیز به نظر میرسد میدانیم که ناکامی ممکن است به پاسخهای دیگر نیز منجر شود مثل برگشت به رفتار کودکانه یا کنارهگیری از همراه با بیاعتنایی و یا کوشش آرام برای حل مسأله،شاید بهتر این باشد که ناکامی را مقدمهء تحریک هیجانی،خشم را خود حالت هیجانی و پرخاشگری را یکی از پاسخهای شخصی در برابر خشم بدانیم، البته،پاسخ پرخاشآمیز معمولا پاسخ آموخته شدهای است که خشم یا سائقهای ناشی از ناکامی را کاهش میدهد.
عامل دیگری که موجب پرخاشگری میشود،ناکامیهای ناشی از داشتن نقایص بدنی و در نتیجه مبتلا شدن به احساس کهتری است و کسانی که دچار اینگونه نقایص هستند،گاه برای جبران و یا پنهان داشتن آن به خشونت و رفتارهای تند دست مییازند.
برای مقابله با پرخاشگری ناشی از ناکامی در محیطهای آموزشی باید موارد ذیل را مطمح نظر داشت: تأمین احتیاجات بدنی و روانی آشنا کردن دانشآموزان با این امر که انسان در همهء امور کامیاب نمیشود."