خلاصه ماشینی:
"مؤلف در سه قسمت و یازده فصل جزئیات این روابط را در این مقطع زمانی طولانی مطالعه کرده است و در پایان کتاب رهنمودهای مختلفی به مسئولان سیاست خارجی امریکا بخصوص دربارهء ایران ارائه داده است.
چون کتاب بیشتر جنبهء کیفرخواست علیه امریکا را دارد و همهء حوادث در این چهارچوب بررسی شده است،مثلا قضیهء کردها و جریان بارزانی در سال 1354/1975 به عنوان خیانت امریکا تعبیر شده است(ص 207)،آیا مؤلف جدا معتقد است که امریکا میتوانست به رغم ایران و عراق کردهای بارزانی را در تلاش برای خودمختاری یاری کند؟آیا تاریخ نشان نمیدهد که تمام دولتهای منطقه نسبت به کردها رفتار مشابهی دارند؟مگر شوروی رژیم دست نشاندهء خود را در 1947 فدای مصلحت ملی خود نکرد و برادران قاضی را به دست مرگ نسپرد؟مگر همین رژیم کنونی جنبش کردها را سرکوب نکرد؟اینها فقط نمونههایی از حقیقت تاریخی است که پوشاندنی نیست.
برای خواننده این سوال پیش میآید که آیا رویهء امریکا را در خلیج باید مؤثر و مثبت تلقی کرد یا اینکه چون بههرحال به رژیم اسلامی آسیب میرساند مردود شناخت؟ پرفسور بیل در جای دیگر از نهضتهای مذهبی و مردمی که به قول او خاورمیانه، افریقا،آسیا،و امریکای لاتین را فراگرفته است صحبت میکند و به امریکا توصیه میکند به عوض توجه به نقش شوروی در دنیای سوم به این جنبشها توجه کند.
باری،با توجه به فراوانی«رباعیات سرگردان» (رباعیاتی که به چندین شاعر-عطار،بوسعید،سنائی،مولوی و دیگران و همچنین به خیام-نسبت داده شدهاند)و پژوهندگان اروپایی و ایرانی بسیار بر روی آنها کار کردهاند،قول اینکه رباعیات این مجموعه«همگی از اصیلترین رباعیهای عمر خیام هستند»،میتواند جای تأمل داشته باشد."