چکیده:
ثبات و پایداری حکومت های سیاسی در آغاز قرن بیست و یکم بر میزان پاگرفتن و درونی شدن پنداشت ها و رفتارهای دموکراتیک در انسان هایی استوار است که واحدهای سیاسی جدید یعنی دولت های ملی را می سازند. رابطه مستقیم کاهش تنش های اجتماعی درونی و تنش های سیاسی بین المللی و هزینه های ناشی از آن ها با این ثبات، امروزه کاملا روشن است. از این رو، تلاش در جهت توسعه پایدار نمی تواند بدون حرکت در جهت توسعه سیاسی، به مثابه یکی از محورهای اصلی آن، معنایی داشته باشد. توسعه سیاسی نیز مهم ترین مؤلفه خود را مشارکت سیاسی اعلام می دارد که هر چند در شرایط غیردموکراتیک، یک آرمان و آرزوی مورد مطالبه است، ولی در شرایط دموکراتیک لزومآ از سوی بازیگران اجتماعی به اجرا در نمی آید. مطالعه در مورد مشارکت سیاسی می تواند از دو ورودی انجام گیرد: پنداشت و رفتار. در پژوهش حاضر، بخش اول یعنی پنداشت مورد نظر بوده است. جامعه مورد مطالعه، جامعه ای روستایی انتخاب شده است که به دلایل متعدد، موانع بیش تری در آن برای گسترش مشارکت سیاسی وجود دارد. افزون بر این، برای آن که بتوان در کنار روش های متعارف از روش های ژرفانگر نیز استفاده کرد، حوزه مطالعه به دو روستا در منطقه گرمسار محدود شده است که انتخاب آن ها بر اساس گروهی از پارامترهای معنادار در زمینه پرسش های تحقیق انجام گرفته است. در این تحقیق که با استفاده از یک پرسشنامه و مصاحبه ها ومشاهدات میدانی طولانی مدت به انجام رسیده است، تاکید اساسی بر پنج حوزه جنسیت، خویشاوندی، رسانه ها، شهر و رابطه ملی-محلی بوده است و در هر یک از آن ها پس از ارائه یک تحلیل، راهکارهایی عملی در کوتاه و درازمدت ارائه شده است.