چکیده:
صورتگری و نقشپردازی طبیعت را در شیوه خراسانی باید در دیوان دلانگیز استاد دامغان-منوچهری-جستجو کرد؛بطوری که هیچ گوشهای از اجزای آن از چشم شاعرانه او پنهان نمانده است. به نظر میرسد در این نسخهبرداری،اجزای دنیای بیرونی(گلها، پرندگان،ستارگان،ابر و باد و...)در امواج جاری خیال شاعر سهیم میشوند تا طبیعی زنده و پویا را ترسیم نمایند.
خلاصه ماشینی:
"بر لشکر زمستان نوروز نامدار کرده است رای تاختن و قصد کارزار این باغ وراغ ملکت نوروز ماه بود این کوه و کوهپایه و این جوی و جویبار جویش پر از صنوبر و کوهش پر از سمن راغش پر از بنفشه و باغش پر از بهار نوروز ازین وطن سفری کرد چون ملک آری سفر کندن ملوکان نامدار چون دید ماهیان زمستان که در سفر نوروز مه بماند قریب مهی چهار اندر دوید و مملکت او بغارتید بالشکری گران و سپاهی گزافهکار در باغها نشاند گروه از پس گروه در راغها کشید قطار از پس قطار 645 آمد بهار خرم و آورد خرمی وز فر نو بهار شد آراسته زمی 1542 رفت سرما و بهار آمد چون طاووسی به سوی سبزه برون آمد هر محبوسی 1471 خیل بهار خیمه به صحرا برون زند واجب کند که خیمه به صحرا برون زنی 6391 نوبهار آمد و آورد گل و یاسمنا باغ همچون تبت وراغ به سان عدنا 1 نوبهار آمد و آورد گل تازه فراز میخوشبوی فراز آور و بربط بنواز 427 اندرآمد نوبهای چون مهی چون بهشت عدن شد هر مهمهی 2002 نوروز آمد نوروز هم از بامداد آمدنش فرخ و فرخنده باد باز جهان خرم و خبو ایستاد مرد زمستان و بهاران بزاد 3712 آمد نوروز ماه با گل سوری بهم باده سوری بگیر بر گل سوری بچم 189 آمدت نوروز و آمد جشن نوروزی فراز کامگارا کار گیتی تازه از سر گیر باز 187 نوروز فرخ آمد و نغز آمد و هژیر با طالع مبارک و با کوکب منیر 086 حرکت گلها و گیاهان منوچهری پس از سرخوشی در بهاران زمینههای گسترده دیگری را هم به طرب وامیدارد تا تصاویر او جزء یادگارهای ادب فارسی گردد و آن رویش و جوشش گلها و گیاهان و درختان است که در سراسر شعر او بیقراری میکنند و هرکدام را میتوان به عنوان صفحاتی از آلبوم طبعیت در نظر گرفت."