چکیده:
«زمخشری»(538 هجری)ابرمرد تفسیر و حدیث و نحو و بلاغت در جوار خانه خدا تفسیری به نام«کشاف»تألیف کرد که به گفتهی خودش«در بین تفسیرهای بیشمار بینظیر است».این اثر گرانسنگ که به نویسندهاش جاویدانگی با عزت بخشید و هنوز در لطایف و اسرار قرآن حرف اول را میزند،نگارنده را بر آن داشت تا مقالهی حاضر را به گوشههایی از نکتهها و راز و رمزهای قرآن در«کشاف»به ترتیب زیر اختصاص دهد: 1)در ارتباط با حضور یا غیبت«واو»عطف در جملههای مشابه. 2)در ارتباط با همنوایی و دمسازی لفظ و معنی. 3)در ارتباط با لطایف تکرار. 4)در ارتباط با فراهنجاری همنشینی و همخوانی کلمات. 5)در ارتباط با گزینش یکی از دو عضو خانوادهی لغت که در ظاهر از اولویت کمتر برخوردار است.
خلاصه ماشینی:
"بنابراین،حضور و غیبت«واو»-هر دو-در این آیات چه معنی دارد؟ ثانیا،چرا حضور«واو»به آیهی سورهی«ابراهیم»اختصاص یافته است؟ شاید در پاسخ این پرسشها بتوان چنین اظهارنظر کرد:در مجموع آیات،انحصار واقعی عذاب فرعون در«تذبیح»موردنظر نیست،زیرا در واقع فرعون جز«ذبح فرزندان»ستمهای زیاد دیگری را روا میداشت،بنابراین حذف«واو»در آیات مربوطه،تنها یادآوری مسألهی«تذبیح» است و اکتفا بدان،نه انحصار واقعی چنانکه ظاهر ساختار جمله آن را نشان میدهد.
مسألهی چهارم در راستای فراهنجاری همنشینی و همخوانی کلمات در نظم کلام است از آن جمله آیهی: «الذی جعل لکم اللیل لتسکنوا فیه و النهار مبصرا إن الله لذو فضل علی الناس و لکن اکثر الناس لا یشکرون» (مؤمن 16) «زمخشری»ذیل این آیه نکات زیر را یادآور میشود: الف)«ابصار»-بینا شدن-در حقیقت صفت مردمان در روز است نه خود«روز»،بنابراین اسنادش به«نهار»مجاز است.
22 مسألهی پنجم نکتهسنجی در راستای گزینش یکی از دو عضو خانوادهی لغت است که به ظاهر از اولویتی کمتر برخوردار میباشد،از آن جمله آیهی: «فلعلک تارک بعض ما یوحی الیک و ضائق به صدرک أن تقولوا لو لا أنزل علیه کنز أو جاء معه ملک انما أنت نذیر و الله علی کل شئ وکیل» (هود21/) آیه در ارتباط با کافرانی است که از سر عناد و لجاج،نه طلب هدایت و راهنمایی،آیاتی را از پیامبر چون فرو فرستادن گنج و فرشته از آسمان،میطلبیدند و رسول خدا از در میان گذاشتن آیات هدایت و دعوت الهی و گفتمان با چنین کوردلان و خفته خردان کراهت داشتند."