چکیده:
در این مقاله مؤلف با تیزبینی،نگاهی منتقدانه نسبت به حکایتی منقول از باب دوم بوستان دارد طرح رفتاری ناملایم از سوی سپاه اسلام به امیران و از آن جمله دختر حاتم طایی،مؤلف را بر آن داشته که در صحت مأخذ این قول تردید کند تا آنجا که با بررسی و جستجو و سپس با دستیابی به مآخذ دست اول حقیقت مطلب را بر خوانندگان آشکار ساخته است و اینک مقاله:...
خلاصه ماشینی:
"این داستان در بوستان چاپ استاد فقید دکتر غلامحسین یوسفی که خدایش قرین آرامش ابدی بدارد حکایت نوزدهم است ک در صفحه 37 چاپ یکهزار و سیصد و پنجاه و نه خورشیدی با عنوان«حکایت دختر حاتم در روزگار پیامبر(ص)آمده است: در این داستان که یازده بیت است چند بیت آن مطابق با واقع و حقیقت نیست و در خواننده اثری نامطلوب پدید میآورد و ممکن است چهرهیی خشن از اسلام برای او مجسم شود،و با توجه به این موضوع که داستان مذکور در بسیاری از کتابهای درسی دورههای دبیرستانی و دانشگاهی برگزیده شده و تدریس میشود در این مقاله نگاهی به مآخذ بسیار کهن این داستان میاندازیم تا خوانندگان عزیز خود در این باره داوری فرمایند،یکی از انگیزههای این بنده در نوشتن این مقاله پرسشی بود که دوستی فرهیخته و استادی گرانمایه که در دوره لیسانس زبان و ادبیات فارسی این داستان را تدریس فرموده است پرسید و افزود که تنی چند از دانشجویان با برداشتی نادرست،از ایشان توضیح خواستهاند که درباره این بیت: در آن قوم باقی نهادند تیغ که رانند سیلاب خون بیدریغ چه نظری ارائه میدهید؟ توضیح عالمانه استاد فقید دکتر یوسفی به نقل از صفحه 511 کتاب«المتنبی و سعدی» مربوط به بخشی از داستان است که نشاندهنده سخنآوری و نکتهسنجی دختر حاتم است و درباره دنباله داستان مطالبی ندارد،مآخذ مؤلف کتاب«المتنبی و سعدی»هم کتاب«اغانی» ابو الفرج اصفهانی و«سرح العیون»ابن نباته است که درباره تاریخ اسلام و جنگهای حضرت ختمی مرتبت(ص)ارزش چندانی ندارد و در پهنه ادب و شعر از منابع ارزنده و استوار شمرده میشود و به ویژه که«سرح العیون»از مآخذ سده هشتم هجری است و از آثار کهن شمرده نمیشود."