چکیده:
باز از تیرهی پرندگان شکاری است،فرهنگ خاص ریاضت و تعلیم وی،سپس همدمی او با پادشاهان و خلق و خوی مهترانهی وی،سبب تمایز او از سایر پرندگان شده است،تا آنجا که در عرفان هم با نگرشی به ویژگیهای این پرنده،از آن به عنوان رمزی برای بیان مفاهیم ذهنی اهل دل استفاده شده است،در این مقاله به بازنگری متون و فرهنگهای کهن و معاصر و همچنین به ذکر چگونگی تعلیم و تربیت این پرنده درگذشته،پرداخته شده،سپس اشارهای به تجلی گوناگون آن در ادب پارسی و در متون عرفانی شده است.
خلاصه ماشینی:
"سنایی،ص 13) مولوی در شعر«اخلاص عمل»در مثنوی از زبان عبدود خطاب به حضرت علی(ع)میگوید: باز گو ای باز عرش خوش شکار تا چه دیدی این زمان از کردگار و یا باز گو ای باز پرافروخته با شه و با ساعدش آموخته باز گو ای باز عنقاگیر شاه ای سپاه اشکن به خود نی با سپاه (مثنوی،032 و 332) در منطق الطیر،باز رمز و سمبول مردان صاحب قدرتی است که پیوسته آن قدرتی را که از پادشاه یا امیری به دست آوردهاند،حفظ میکنند و همواره ملازم درگاه او هستند و خواست او را و خشنودی او را بر همه چیز و کس مقدم میدارند و به این سپهداری و کلهداری خویش میبالند: باز پیش جمع آمد سرفراز کرد از سر معالی پرده باز سینه میکرد از سپهداری خویش لاف میزد از کلهداری خویش گفت من از شوق دست شهریار چشم بر بستم ز خلق روزگار چشم از آن بگرفتهام زیر کلاه تا رسد پایم به دست پادشاه در ادب خود را بسی پروردهام همچو مرتاضان ریاضت کردهام تا اگر روزی بر شاهم برند از رسوم خدمت آگاهم برند من کجا سیمرغ را بینم به خواب چون کنم بیهوده روی او شتافت زقهیی از دست شاهم بس بود در جهان این پایگاهم بس بود چون ندارم ره روی را پایگاه سرفرازی میکنم بر دست شاه من اگر شایستهی سلطان شوم به که در وادی بیپایان شوم (منطق الطیر،ص 35) عطار از باز به عنوان سالکی(که استعداد تربیت و طی سلوک را دارد)یاد میکند که با طی مراحل بلند و عرفانی و رعایت نازک کاریهای آن،میتواند به مقام بلند در دنیا و عقبا برسد: خهخهای باز به پرواز آمده رفته سرکش،سرنگون باز آمده سر مکش چون سرنگونی ماندهی تن بنه چون غرق خونی ماندهی بستهی مردار دنیا آمدی لا جرم مهجور معنی آمدی گذشته از تربیت باز به جهت شکار گویا او را جهت نامه رساندن(پیک)تربیت میکردهاند: مرحبا ای تند باز تنگچشم چند خواهی بود تند و تیز خشم نامهی عشق ازل بر پایبند تا ابد آن نامه را مگشای بند (منطق الطیر،ص 62) و از آنجا که در بعضی آثار،این پرنده را متکبر و تنگ خلق گویند."