خلاصه ماشینی:
اما به نظر میرسد،آنچه کهبرای محمود در مرتبۀ اول اهمیت قرار دارد روایت تحولاتاجتماعی است و عناصر داستان در خدمت این مهم هستند.
آیا تصویری گویاتر و روشنتر از مدار صفر درجه برایدریافت وقایع دهۀ پنجاه ایران وجود دارد و آیا گزارشی دقیقتر اززمین سوخته از جنگ شهرها،نگاشته شده است و آیا میتوان وقایعملی شدن صنعت نفت را در جنوب نفتخیز بدون خواندنهمسایهها فهم و درک کرد.
اما ما با یک دیدگاه سنتی به سراغآثار محمود رفتهایم و با همان دیدگاه نیز به ارزیابی این آثارمینشینیم و با عنایت به همین دیدگاه است که میتوان دیدگاهباشلار و ریشار را که کتابهای یک نویسنده را از هم متمایز نمیکنندو هر نویسندهای را نویسندۀ یک کتاب میدانند،در مورد محمودتا حدی صارق دانست.
قبل از پراختن به دیگر شخصیتهای خلفشده در رمانهای محمود این سؤال مطرح میشود که چرا محمود باقهرمان-خالد در همسایهها-شروع میکند و یا ضدقهرمان،رمانهایش را تمام میکند؟آیا او دوران قهرمان سازی را در ادبیاتسپری شده میبیند؟آیا با توجه به مقاطع تاریخی مختلفی که بسترشکلگیری رمانهایش هستند دست به خلق قهرمان یا ضد قهرمانمیزند؟آیا محمود در چهار رمان بعد از همسایهها نویسندهای پیشتازو مدرن است؟ به نظر میرسد نوع تحولات اجتماعی و موضوع مطرح شدهدر آثار محمود است که سبب خلق قهرمان یا ضد قهرمان میشود.
اما نقش مادرانۀ خود را در قبال فرزندان از یاد(به تصویر صفحه مراجعه شود) نمیبرد«ننهباران»در زمین سوخته شاید در رمانهای محمود تنهامادری باشد که نقش اجتماعی میپذیرد او اسلحه به دست میگیردو در آشوب جنگ از شهر محافظت میکند و بر روی خلافکارانآتش میگشاید.