خلاصه ماشینی:
"باری مطالبی را که می‌خواهم به استحضار برسانم در دو مبحث مطرح می‌کنم: 1)نخست این است که اگر در جریان و سیر 75 سال از تاریخمان که در سیستمی به اسم مشروطیت گذشت به قانون اساسی(سند آن)بنگریم و زیرورو کنیم روشن‌تر می‌توان دریافت که چه موانعی موجب شد تا با مشروطه‌گونه‌ای زندگی کنیم که نتوانست پا بگیرد.
اما بعد از هفتاد و چند سال از خانهء حسین علاء داماد ناصر الملک که نوشته‌هایش را به چنگ آورده‌اند نامه‌ای درآمد که عکسش را چاپ کردند و آن نامه‌ای است که ناصر الملک نوشته به سید محمد طباطبایی،به این مضمون که آیا من نامه‌ای برای شما فرستادم که چاپ کرده‌اند.
عبد الصمد ممتاز السلطنه که سفیر ایران در پاریس بوده به او نوشته است:روز پنج شنبه تلگراف رسید که با وزیر خارجه روس(که در آن وقت به صپاریس رفته بود)ملاقات کنم.
بعد از شرحی از اتفاقات اخیر و رفتار مأمورین روس در ایران در این تلغراف نوشته بودند که سعی بکنید که دولت روس در سر شرط دویم(که لزوم مشاوره با سفرا قبل از استخدام خارجه است)ایستادگی نکنند،در این صورت اگر بر حذف آن موفق بشود باقی را قبول خواهد فرمود.
µدر اطراف انقلاب مشروطه رسالات بسیاری از موافق و مخالف انتشار یافته که تعدادی از آنها هم معروف است نظر حضرت عالی در مورد ارزش و اثر این رسالات چیست؟آیا می‌توان این رسالات را جزو اسناد قابل اعتماد به شمار آورد یا نه؟ البته تک‌نگاریهای خوبی برای بعضی از مباحث داریم مثلا کتاب مربوط به مجلس دوم از فریدون آدمیت که مورخ شایسته و موفقی بوده است."
(
, 
, 
)
