چکیده:
مقالهء حاضر،مطالعهء تاریخ ادبیات تطبیقی به عنوان رشتهای دانشگاهی است. منشأی تاریخی این رشته به قرون وسطا برمیگردد و تا زمان حال ادامه پیدا میکند.ابتدا در دوران رنسانس بود که زبانهای بومی و در نتیجه ادبیات ملی شکل گرفت.نویسنده بر این مطلب تأکید میکند که تنوع،غنا و چاشنی زندگی روشنفکرانه است.آنچه در کانون توجه ادبیات تطبیقی است،این است که در پس تمامی تفاوتهای ظاهری،نوعی یگانگی و وحدت به چشم میخورد. نویسنده،سپس ادبیات تطبیقی در فرانسه و آلمان را به اجمال مرور میکند و فهرستی از نشریات ادبیات تطبیقی را که از قرن نوزدهم به بعد در اروپا و امریکا منتشر شد،ارائه میدهد؛ در پایان،نتیجه میگیرد که ادبیات تطبیقی با سرعت فزاینده و روبه رشد خود در جهان آینده،یکی از مهمترین و معتبرترین رویکردهای نقد ادبی محسوب خواهد شد.
خلاصه ماشینی:
"ویژگی خاص دیگر مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی ماهیت بین رشتهای آن است که به گمان بسیاری از اندیشمندان سرآغاز رشتهء جدیدی به نام مطالعات فرهنگی شد که امروزه دارای اهمیت و جایگاه خاصی در پژوهشهای علوم انسانی است،در حال حاضر،پژوهشگران مکتب امریکایی ادبیات تطبیقی بر این عقیده هستند که ادبیات فقط یکی از چندین گفتمانهای فرهنگی جامعه است،ازاینرو نمیتوان آن را جدا از سایر گفتمانها بررسی کرد.
به عبارت دیگر،تاریخ تمدن اروپا بهویژه از قرن هجدهم-زمانی که اولین سرودههای ملی ساخته شدند-بیانگر این نکته است که ادبیات میتواند در گسترش و تقویت نفوذ سیاسی و اقتصادی تأثیرگذار باشد،گرچه این نکته اولینبار ذهن ماسیناس1،هنگامی که از ویرژیل و هوراس حمایت میکرد،نیز رسیده بود.
دیری نپایید که در سال 6181 ژان-فرانسوا-میشل نوئل6اصطلاح«ادبیات تطبیقی»را عنوان یک سلسه از کتابهای درسی تحت عنوان دروس ادبیات تطبیقی7،که با همکاری دو تن دیگر به چاپ میرساند،به کار برد8به هر حال،آنتولوژی نوئل از ادبیات مختلف و متعددی گردآوری شده بود و کمترین نشانهء روشهای تطبیقی، چنانکه بعدها در طول این قرن شکل گرفت،در آن دیده نمیشد؛هرچند در عنوان کتاب این اصطلاح به کار رفته است،به هیچوجه نمیتوان این اثر را خاستگاه و سرچشمهء این رشته محسوب کرد.
بدیهی است که نوئل میتوانست با تقریر مجلات جداگانه نیز به این هدف دست یابد معدود آثاری شبیه به آثار نوئل،هرچند بدون استفاده از اصطلاحات«ادبیات تطبیقی»8و یا«تاریخ ادبیات تطبیقی»9قبلا در آلمان به پیروی از بوتروک01نوشته شده بود.
دو اثر قابلتوجه در طول قرن هجدهم دربارهء ملیتگرایی نوشته شده است: Henry St. John Bolingbroke's A Letter on the Spirit of Patriotism(1736)and Johann Georg von Zimmermann's Von dell Nationalstolz(1758,On National Pride, translator unknown)."