خلاصه ماشینی:
"به این معنی که شناخت نظام قشربندی امروزه فقط از ضرورتهای اولیه و اصلی پی بردن به ساختار اجتماعی جوامع به شمار نمیآید بلکه در عین حال از ضرورتهای اصلی برنامهریزی توسعه اقتصادی-اجتماعی در اغلب کشورهای جهان،با توجه به هدفهای جهانی حمایت از قشرهای آسیبپذیر (vulnerable strata) هم هست.
و گروههای دیگری هستند که با هر دو رویکرد یاد شده مخالفند و استدلال میکنند که در واقع بسادگی نمیتوان تصور کرد که چگونه در جوامعی که در حال حاضر قشربندی شدهاند این نظام در آینده زائل و محو خواهد شد و نیز بسادگی نمیتوان اثبات کرد که قشربندی کارکرد اجتماعی معینی (determinate) به عهده دارد زیرا در همه جوامع،یا تقریبا همه جا،حی و حاضر است.
با این حال این نکته اخیرا مورد سوال قرار گرفته است که چگونه میتوان همه انواع شاغلان مشاغل غیر یدی (non-manual occupation) را یکجا و با هم گروهبندی کرد و آنان را موجد یک طبقه متوسط به نسبت همبسته قلمداد کرد؟ کوک (Cook) کلارک (Clark) و سیمیونوف (Semeonoff) در مطالعهای درباره تصورات مربوط به طبقه (image of class) ادعا میکنند که«روزگاری که سخن گفتن از طبقه متوسط واقعبینانه تلقی میشد سپری شده است».
هشگر از افراد مورد پژوهش این است که«به نظر خودتان به چه طبقهای تعلق دارید؟» اگرچه به نظر میرسد که این روش خصوصا برای قشربندی اجتماعی در جوامع پهناور و ناهمگون کارآمدی چشمگیری داشته باشد،اما محدودیتهای مهمی از قبیل ملاحظات خاص پاسخگویان،«اثر هاله» (Halo Effect) پرسشگر و محدودیت میزان اطلاعات پاسخگو از کل ساختار طبقاتی جامعه-که سطح معینی از آن برای سنجش و ارزیابی دقیق موقعیت خود به منظور ارائه داوری نزدیک به واقع ضروری است- از موانع مهمی است که مانع کسب نتایج معتبر از طریق این روش میشود."