چکیده:
اغلب اندیشهها،مذهبها،نحلهها و...در پی ایجاد نظمی نوین و نظامی مطلوب برای آینده جهاناند،اما در اینباره و طی سه دهه اخیر،سه نظریه جهانگرایانه پایان تاریخ(فوکویاما)،جنگ تمدنها(هانتینگتون)و حکومت مستضعفان(امام خمینی(ره)) بیش از دیگر تئوریها توجه جهانیان و اندیشمندان را به خود جلب کرده و هریک ندای ساختن جهانی جدید را سر دادهاند،ولی کدامیک،ظرفیت و توان لازم برای تأسیس یک نظام جهانی ار داراست؟مقاله حاضر خواهد کوشید به سؤال مذکور پاسخ دهد.
خلاصه ماشینی:
"فوکویاما معتقد است که جهان شاهد پیروزی حکومت لیبرال دموکراسی است و از این
ذاتی و تاریخی انسان برای به کمال رساندن خود در چارچوب نظام لیبرال دموکراسی تحقق
احتمال را مورد توجه قرار دهیم که خود تاریخ نیز ممکن است روزی به پایان برسد و این
واقع،آنچه در نظریه پایان تاریخ یا نهاییشدن استقرار جهانی نظام لیبرال دموکراسی
تحولات است و برخورد واقعی نیز در درون تمدن غرب بویژه آمریکا صورت خواهد گرفت.
نظریه برخورد تمدنها و دشمنی اسلام و غرب را در آثار دیگر خود نیز مطرح کرده است.
فوکویاما نظام لیبرال دموکراسی را نظام آینده جهانی میداند که البته بخشی از آن در جهان(غرب)استقرار یافته اما هانتینگتون نظام فعلی غرب را در
نظام خلقت هماهنگ است و کسی به جز خداوند از فطرت انسانی آگاه نیست پس تنها او
این نظام بین دموکراسی و حکومت مستضعفان(حکومت
پاسخ کوتاه به دو سؤال فوق آن است که اولا مقایسه مشخصات نظام لیبرال دموکراسی که پیش از این در دو نظریه فوکویاما و هانتینگتون آمده و مختصات نظام مهدوی(حکومت
استقرار حکومت جهانی مستضعفان است همانگونه که شاید بتوان نظریه پایان تاریخ را
جهانی شدن تمدن اسلامی است در سه دهه اخیر مدیون اندیشههای امام خمینی(ره)و انقلاب
نظام جهانی است که تا در کنار اعتقاد به مبدأ،بر سرنوشتساز بودن نقش این باور(اعتقاد به
در جامعه مهدوی امام لطف الهی است و مردم را هدایت میکند و به سوی
ص 2،درباره نظریه هانتینگتون نگاه کنید به:محمد علی اسلامی ندوشن،کدام رویارویی؟دو ماهنامه اطلاعات Zسیاسی اقتصادی،شماره 57-67؛امیر فرهنگ،ما چگونه بر غرب تأثیر میگذاریم؟فصلنامه گفتگو(دی 3731)؛"