چکیده:
«توینبی»در اثر پر حجم دوازده جلدی خود به نام بررسی تاریخ،باتوجه به احاطه علمی و ژرفنگریاش،کوشیده تا مراحل شکلگیری،رشد، فروپاشی و سقوط تمدنها را تحلیل کند.این نوشتار،به اختصار،به دیدگاههای وی در باب تکوین،رشد و فروپاشی تمدنها میپردازد.وی در اوایل جلد چهارم کتابش به برشمردن عوامل سقوط و تجزیه تمدنها اشاره میکند و با رد دیگر رویکردها،ضمن ارائه شواهد،به بیان دیدگاه خود میپردازد.از دید وی تمدنها با تهاجم به وجود میآیند و با آن رشد و سقوط میکنند.
خلاصه ماشینی:
"برای فهم بهتر آسیبشناسی تمدن از دید توینبی،لازم است که از دیدگاههای وی در
واضحتری خود را نشان داده است و وی روزی را انتظار میکشد که دین جای تمدن را
رشد و انحطاط تمدنها پرداخت و نظریه خاص خود را ارائه کرده است.
گستردهتر از دیگران نگریسته و خود را در جامعه و تمدن و جغرافیای خاصی محدود و
بیشتر در مییابیم که این کل خود جزیی از کل قدیمیتر بوده و آن تمدنی دیگر به نام
پاسخ جامعه به آن عامل تکوین تمدن،رشد و مرگ آن است و تمدن هم جنبه طبیعی
وضعیت سخت محیطی یا مشکلات زندگی اجتماعی و پاسخ به آنها ظهور تمدن را باعث
وی به روش کلی خود در کتاب بررسی تاریخ تمدن به طرح این پرسش
توینبی در بررسی تاریخ تمدن در مورد فروپاشی تمدنها،پیش از بیان دیدگاههای
دیدگاه دوم از آن کسانی مثل اشپنگلر است که تمدن و جامعه بشری را شبیه
نظریه از دید توینبی مردود است و تشبیه صحیحی نیست؛زیرا جامعه را به هیچ معنا
میشود و این نکته ر ابیان میکند که تمدنها به دلیل قانون ذاتی خود که قانون کل
رفتن قوه خلاقیت اقلیت خلاق جامعه است و آنگاه به دلایلی میپردازد که به ناکامی
آغاز فراهم شدن زمینههایی برای سقوط تمدن و جامعه است.
اقلیت خلاق تمدن بحرانزده که اینک اقلیت حاکم شده است نیز دیگر توانایی اعمال
خلاق برای فعالیت و سازندگی هزینه میشود باید مؤسسات مناسب و همسو با خود به
اگر اقلیت خلاق این مؤسسات و نهادهای سابق را بتوانند با خود"