خلاصه ماشینی:
"ابتدا این مسأله را در دوران پیش از ظهور اسلام توضیح داده و براساس شواهد نشان داده است که سکونت و حکومت بر کرانههای جنوبی خلیج فارس،در اختیار ایرانیان بوده است و«کوچ اعراب به سواحل جنوبی خلیج فارس در دوران اردشیر بابکان(224 میلادی)، بنیانگذار امپراتوری ساسانی آغاز شد»(18)و همه منابع ایرانی -اسلامی و غیر ایرانی این مطالب را تأیید میکنند.
«در آغاز سال 1970،به رغم خروج قریب الوقوع بریتانیا از خلیج فارس و تشکیل امارات متحده عربی،دولت ایران درخواستهای خود را برای بازگرداندن دو تنب و ابو موسی به ایران از سر گرفت»(79).
بر این اساس،ترتیبات زیر محقق خواهد شد: 1-نیروهای ایران وارد ابو موسی خواهند شد و بخشهایی را به تصرف درخواهند آورد که حدود آن در نقشه منضم به این یادداشت تفاهم مورد توافق قرار گرفته است.
همچنین در کنار این یادداشت تفاهم،ایران به بریتانیا هشدار داده بود که چنانچه ایران در هر زمان احساس کند فعالیتهای بخش غیر ایرانی ابو موسی برای منافع ایران خطرناک است، میتواند به نحو مقتضی وارد عمل شده و اقدامات لازم را به کار بندد(87).
با وجودی که در پی امضای این توافقنامه،روابط ایران و کشورهای جنوبی حاشیه خلیج فارس رو به بهبودی نهاده بود، تحریکات کشورهای تندرو عربی همچون عراق،لیبی،یمن جنوبی سابق و الجزایر باعث دوباره مطرح شدن ادعاهای پوچ سپتامبر 1992 در مجمع عمومی سازمان ملل مدعی شد که جزیرههای تنب بزرگ و کوچک،«از آغاز تاریخ تاکنون»متعلق به امارات بودهاند.
در کنار نکاتی چند،به این مسأله اشاره دارد که این جزایر تا پیش از آنکه با حمایت بریتانیا در اختیار حکمرانان عرب سواحل جنوبی خلیج فارس قرار بگیرد، در اختیار و تصرف ایران بوده است(95 و 96)."