خلاصه ماشینی:
"در این سلسله مراتب،به وسیلهی قوانین و دستور العملها و مهمتر از قوانین،به وسیلهی ابزارهای مالی عالی انقلاب فرهنگی را به عنوان مدیریت ستادی و راهبردی بخش فرهنگ تلقی نماییم،هیچ ضمانت اجرایی برای الزام عملی مدیران عالی حوزهی فرهنگ نیست و نمیتوان آنها را ملزم به رعایت سیاستهای مصوب این نهاد عالی مدیریتی نمود،چرا که شورای عالی انقلاب فرهنگی نمیتواند وضع قانون نماید و از آن مهمتر گردش منابع مالی از این مسیر عبور نمیکند و منابع مالی فرهنگ نیز در حوزهی اقتصاد و مدیران اقتصادی تعیین تکلیف میشود در چنین شرایطی،نهاد سیاستگذار فرهنگ در حد یک جلسهی مشورتی کارکرد پیدا میکند و مدیران ارشد حوزههای فرهنگساز در چارچوب درک خود از شرایط عمومی کشور،سیاستی را اتخاذ میکنند و در سطوح مدیریتی پایینتر اشاعه میدهند؛و هنوز این سیاستها به استقرار لازم نرسیده و نتایج آن آشکار نشده،متأثر از کارکرد نظام سیاسی،با تغییر مدیران ارشد،سیاستی (به تصویر صفحه مراجعه شود) تازه به صحنه میآید."