خلاصه ماشینی:
"در یک جامعه نیز اگر برای مردم موقعیتهای بسیار مطلوب در جهت فعالیتهای ارتباطی مادی پدید آید،ولی شرایط روحی و معنوی به صورت نباشد که موجد ارتباطهای هنجار بین مردم شود،به آن جامعه نمیتوان لقب«جامعه سالم»داد.
1-امنیت انتظامی امنیت انتظامی یعنی ایجاد محیط و شرایط منظم و مساعد و مناسب مادی برای برقراری آسایش و آرامش در یک جامعه،تا مردم بتوانند بین خود به صورتی مطمئن و اسان و مستقیم ارتباط برقرار کنند.
وقتی میگویند موقع رانندگی با راننده صحبت نکنید؛یا حواس دکتر و جراح را موقع عمل پرت نکنید؛یا بگذارید خاطر مهندس تکنیسین جمع باشد، به این دلیل است که به تجربه فهمیدهایم اگر حواس آنها پرت شود،کارشان بینتیجه و چه بسا خطرناک از ضعف رسانهها و عدم امنیت گردانندگان ابزارهای ارتباطی،باعث افت مشارکت سیاسی مردم و در نهایت،ضعف نظام و قدرتمندی گروههای ضد حاکمیت میشود.
نتیجه اینکه:با برقراری یک نوع امنیت روحی و معنوی(فرهنگی)،نوعی امنیت فیزیکی(اجتماعی)به وجود میآید،و به دنبال آن مردم میتوانند آزادانه با محیط زیست، پدیدههای طبیعی،و مظاهر زندگی اجتماعی ارتباط برقرار کنند.
نتیجه اینکه:با برقراری یک نوع امنیت روحی و معنوی برای دست اندرکاران وسایل ارتباط جمعی (رسانهای)،نوعی امنیت فیزیکی(سیاسی)به وجود میآید،که به دنبال آن مردم میتوانند آزادانه با نظام حاکم و نهادهای سیاسی کشور ارتباط برقرار کنند و در سرنوشت سیاسی جامعه شریک شوند.
پس،سه گروه تأمینکننده موقعیت مطلوب برای برقراری فعالیتهای ارتباطی هنجار(یعنی:قاضی، معلم،روزنامهنگار)باید خود از امنیت فکری و روحی برخوردار باشند تا بتوانند برای مردم کشور امنیت فیزیکی لازم را فراهم آورند و در نهایت به اهدافی چون:زندگی بهتر؛ایجاد آسایش؛برقراری آرامش؛تثبیت اوضاع؛تداوم حاکمیت؛و..."