چکیده:
از میان اندیشههای متعالی امام موسی صدر،مسئله وحدت اسلامی و تلاش وی در این راستا اهمیت بیشتری دارد،به طوری که میتوان این مسئله را نقطه عطف سایر اندیشههای او به شمار آورد.اهمیت این مطلب زمانی بیشتر روشن میشود که اقدامات مؤثر و ارزشمند وی چون«نامه به مفتی اهل سنت لبنان»یا راهکار وی برای«وحدت فقهی»و یا تلاشهای متعدد وی درعرصه داخلی لبنان که جهت مقابله با نزاع و کشمکشهای داخلی و برقراری وحدت ملی بود،ارزیابی گردد.امام صدر با مطرح ساختن گفتمان مسلمین و مسیحیان،در راه وحدت و تفاهم میان ادیان گام برداشت.نتیجه این اقدامات و تلاشها محبوبیتی روزافزون بود که او را نه تنها به عنوان رهبر مسلمین بلکه به عنوان رهبری برای تمام دینداران،به ویژه در لبنان،بدل ساخت. مسئله فلسطین و مقاومت در برابر اسرائیل از مسائلی بود که امام صدر آن را به عنوان هدفی مشترک و میهنی نهتنها برای مسلمین بلکه برای تمامی دینداران مطرح ساخت و از این طریق نیز زمینهساز وحدت بین مسلمین و دینداران گردید.
خلاصه ماشینی:
"به علاوه،وی اتحاد میان مذاهب را در حوزه منابع احکام چون قرآن،سنت،اجماع و قیاس امری ممکن دانسته و اعتماد اهل سنت به بعضی ائمه علیهم السلام مانند امام علی و امام حسن و امام حسین به عنوان امام و صحابه و به بعضی دیگر مانند امام باقر به عنوان تابعین و اعتماد شیعه به برخی صحابه به سبب وجود نص را عاملی بسیار مهم و حیاتی در باب تحقق اتحاد و کاهش اختلاف بین مذاهب به شمار میآورد(ر.
امام موسی صدر در مصاحبه خود با روزنامه«النهار»در پاسخ به این سؤال که:«از نظر عقیدتی وجه تمایزی میان شیعه و سنی وجود دارد؟»اختلاف اساسی میان شیعه و غیر شیعه را در دو مسئله«ولایت»و«منابع شرعی»دانسته و در مورد هرکدام چنین میگوید:«ولایت: حقیقت مسئله ولایت عبارت است از ایجاد جامعهای صالح از راه تشکیل حکومتی صالح.
نتیجه بحث پیرامون تلاش امام صدر در راستای وحدت مسلمین و تفاهم میان شیعه و سنی ویا مسلمان و غیر مسلمان،تأییدکنندهء این تلاش و اقدام و نشاندهنده وسعت دید و عمق فکری اوست،همان گونه که در نامهء پرمحتوای وی به مفتی بزرگ لبنان و بیان رمز و فلسفه اختلاف در مذاهب و ادیان،این واقعیت بیش از پیش آشکار خواهد گردید.
امام موسی صدر در نامه خود به مفتی اهل سنت لبنان یکی از راههای عمق بخشیدن به وحدت مسلمانان و قرار دادن آن بر پایههای فکری و عاطفی استوار را«وحدت فقهی»برشمرده و با نام«یکی کردن فقه»آن را مطرح میسازد."