خلاصه ماشینی:
"به این معنا که درک دیدگاه موجب افزایش همدلی میشود و همدلی نیز,کودکان را قادر میسازد تا به افراد نیازمند کمک کنند و آنها را در ارزیابی پیامدهای اعمالشان توانمند میسازد(زیگلر و استیونسون،1993)،توانایی توجه به دیدگاهها،از آنجایی که اساس کار گروهی مؤثر و همدلانه را تشکیل میدهد(مگنوسن31،بکمن32و تونی سن33،1996)و عامل مثبتی در کاربرد راهبردهای مؤثر حل مسأله است،مکانیسم مهمی برای مواجهه مفید با تعارض به شمار میرود (کرامر34،پیرسل3و گلاور36،1990) همچنین این مهم،عنصری ضروری در تشکیل هویت(آدامز37،بریگر38 و استیون39،1995؛بنت40،یول41 ،تامسون42و بانرجی43،1998)امری حیاتی برای روابط سالم اعضای یک گروه میباشد(مگنوسن و همکاران, 1996).
رفتار نامتناسب این کودکان میتواند معلول ادارکهای نادرست از موقعیتهای اجتماعی,ناتوانی درک احساسها و (به تصویر صفحه مراجعه شود) هیجانها و افکار دیگران,ناتوانی در شناخت روابط اجتماعی و هیجانی و درک موضوعهای عاطفی خود و به طور کلی ناتوانی در درک دیدگاه باشد(گرهارت و همکاران,1986).
س-به نظر تو,مینا از دست مریم ناراحت است یا نه؟چرا؟ س-مینا,چرا دیروز عذرخواهی مریم را قبول کرد؟ س-مینا،در مورد تمرین امروزشان, چی فکر میکنه؟ممکنه به مریم چی بگه؟ س-اگر تو جای مینا بودی و مریم لباست را میگرفت و تو را به زمین میزد در مورد کار او چی فکر میکردی؟ راهبرد:پیشبینی رفتار برای تمرین راهبرد فوقالذکر, داستان کوتاهی تعریف میشود مبنی بر اینکه,فردی(کودکی)ناهارش را با دیگری تقسیم میکند,سپس با نشان دادن 2 تصویر از این فرد(کودک) یکی:در حال کمک کردن به جمع کردن برگهای حیاط دیگری:کمک نکردن در کار حیاط از کودکان خواسته میشود تا حدس بزنند این فرد کدام کار را انجام خواهد داد؟(هی من65گلمن66،1998)."