"او تعداد زیادی شعر سرود که هیچوقت برای چاپ پذیرفته نشدند سالهای فکر این که یک پدر روحانی بشود را در سر میپروراند،به همین دلیل هم مدتی معلم کلیسا شد،توماس به علت بیماری دوباره به دهکده خود برگشت و به تعمیر کلیساها پرداخت به علت ناامید شدن از موفق بودن شعرهایش به داستان نویسی رو کرد اولین کتابش مرد فقیرون نام داشت، ولی باز هم موفق به چاپ آن نشد،اما او با تشویق ناشر کتاب دیگری نوشت که موفقیتآمیز و عنوان موفقترین نویسنده آن سال را برایش به ارمغان آورد در سال 1874 عاشق دختری به نام اما شد و با او ازدواج کرد توماس هاردی انسانی متواضع بود و علاقهای به این که مورد توجه همهگان قرار گیرد نداشت."