اسب یال افشان من ادب و هنر

"فریدون توللی-شیراز اسب یال افشان من! سال‌ها،افزوده شد بر سال‌ها ما به استقبال استقبال‌ها هر مهی،در کام ماهی تازه شد هم رجب‌ها رفت و،هم شوال‌ها آنکه بودی غره،بر کوپال و برز برز او کاهید و،هم کوپال‌ها در سیاست نیز،سالی چند و چند آن حرارت بود و،آن جنجال‌ها چشم ما،بر چشم بندان،گشته گرم‌ گوش ما،بر طبل آن طبال‌ها هر زمان،افسونگری مردم فریب‌ قطب رحمت بود و،ما،ابدال‌ها! هرکسی را،قرعه بر فالی زدند نامرادی،فال من،از فال‌ها مرگ من،آن اسب یال افشان کجاست؟ تا بجان آویزمش،بر یال‌ها 2-این جشن نوعی خداحافظی با آفتاب است که درخت همیشه سرسبز و کاج از مظاهر آن یکی است آن گوهرهای رنگارنگ که حاکی از طیف‌های مختلف‌ خورشیدند و هیچگونه ارتباطی با تولد حضرت عیسی ندارند مظهر دیگر آن بشمار میآیند بهترین دلیل آنکه مهرپرستان Mitshraites که هم‌اکنون در اسپانیا وجود دارند درست همین مراسم را برپا میکنند."