چکیده:
دراین نوشته تلاش شده است از روی منابع تاریخی و اسطورهای موجود در باب داستان می در میان ایرانیان مطالبی ذکر گردد سپس به استناد چند اثر مهم زبان فارسی همچون تاریخ بیهقی،قابوسنامه، سیاستنامه و...به موضوع بادهگساری ایرانیان خصوصا درباریان اشاره شود و منظور آن است که توصیفات می و لوازم آن در شعر فارسی انعکاس یک رفتار اجتماعی است که ایرانیان از قدیم الایام با آن مأنوس بودهاند و با اینکه دین و تحریر این رفتار و اخلاق اقدام کرده،با این وجود،چنین خوی و خصلتی همچنان در بین طبقات حاکم و جامعه پایدار مانده و به حیات خود ادامه داده است.
خلاصه ماشینی:
"روشنی بر آسمان زین آتش جشن سده است کز سرای خواجه با گردون همی همبر شود (فرخی سیستانی،5531:64) علاوه بر فرخی و منوچهری ابو الفضل بیهقی در تاریخ خود از برگزاری این جشنها خبر داده و مسعود سعد هم در چندین قصیده به برگزاری این مراسم با لوازم آن اشاره کرده است: روز مهر و ماه مهر و جشن فرخ مهرگان مهر بفزای ای نگار مهر جوی مهربان همچو روی عاشقان بینم بزودی روی باغ باده باید بر صبوحی همچو روی دوستان (مسعود سعد سلمان،2631:074) بادهگساری در میان ایرانیان بعد از اسلام در آثاری که از قرون اولیه زبان فارسی بر جای مانده اعم از نظم و نثر این اخلاق و عادت (میخوارگی علی رغم ممانعت دینی همچنان متجلی است و هرکدام از شاعران و نویسندگان این عهد بدون واهمه این عادت و رفتار اجتماعی را که حد اقل در دربارها و میان بزرگان معمول و مرسوم بوده آشکارا بر زبان آوردهاند.
‘‘ چون ترتیب ملک و قواعد سیاست محکم نهاده بود،کار عدل بر این جمله میرفت که یاد کرده شد‘‘(خواجه نظام الملک،4631:25) سیمایی که بعدها حافظ از این محتسبها تصویر کرده چنان است که گویا این گروه فقط مبارزه با می و میخوارگی را بر عهده داشتهاند نه کار دیگر و این هرچه بوده بیانگر شیوع این اخلاق در بین جامعه بوده چنانکه حافظ خود این محتسبها را بادهگسار وصف کرده است: باده با محتسب شهر ننوشی ز نهار بخورد بادهات و سنگ به جام اندازد (حافظ،0731:571) اینجاست که به استناد همین مقدار نوشتههای صریح فارسی زبانان میتوانیم دریابیم که آنچه در وصف''می‘‘در اشعار دهها پیشاهنگ زبان فارسی بیان شده و نیز شعرهای رودکی، کسایی،فردوسی،فرخی،منوچهری،عنصری،غضائری،فخر الدین اسعدگرگانی،قطرانتبریزی، مسعود سعد،خیام،انوری و...."