چکیده:
در این مقاله پیوند میان شاعران فارسیزبان و هند به طور گذرا بررسی میشود.زیرا جای پای هند در شعر بسیاری از شاعران ایرانی به چشم میخورد و این امر البته به دلیل همنژادی،همزبانی،و همدلی دو ملت ایران و هند است که ستمها و فشارهای برخی حاکمان در طول تاریخ،هیچ تأثیر سویی بر روابط دوستانه ملتها نداشته و روابط عمیق زبانی،ادبی و فرهنگی همچنان تداوم یافته است.
خلاصه ماشینی:
"ما اینجا هند و شاعران فارسی،مخصوصا حافظ شیرینبیان شیراز است.
افتخار میگوید:گهوارهء ادب همه هندوستان،هم است ایران جهان شعر ولی این جهان،هم است
و ادب و شعر و تاریخ و هنر مردم این سرزمین بوده است و خواهد بود،همیشه در این خطه سر
ابو طالب کلیم ملک الشعرای دربار شاهجهان هند را چنین وصف کرده است:اسیر هندم و زین رفتن بیجا پشیمانم کجا خواهد رساند پر فشانی مرغ بسمل را
دعوت سلاطین هند از حافظ شیراز برای سفر به هند داستان نیست و مبنی بر حقیقت
دعوت کرده بود و میخواست از محضر حافظ در دربار خود بهرهمند شود بلکه تمام سلاطین
در این بیت حافظ شیراز هم که ذکری از سیه چشمان کشمیری رفته است ردپای هند و
داستان هند و شعر فارسی بسیار درازدامن است و میتوان ساعتها در باب آن گفتگو
یعنی سرزمین هند،از طراوت و خرمی بسیار برخوردار بوده است و خواهد بود."