خلاصه ماشینی:
رباعی که آنرا در قدیم باسامی«ترانه»،«دوبیتی»،«دوبیت»،«چهار بیتی»، «چهارگانی»(کلمهء گان درچهارگان علامت تکرار است نظیر دهگان،صدگان، هزارگان)گفتهاند،یکی از انواع مهم شعر فارسی است که بعقیدهء جماعتی از استادان سخن مشکلترین انواع شعرست،برای اینکه رباعی خوب گفتن در واقع بحر را در کوزه جای دادن است،چرا که شاعر باید یک مطلب مهمّ یا فکر بسیار عمیق و مضمون تازهء لطیف دلپسند را در دو بیت-آن هم مقیّد بوزنی خاصّ-بپروراند که فورمول معمول آن وزن،جملهء«لا حول و لا قوّة الاّ باللّه»است که باصطلاح عروض از مزاحفات بحر هزج مثمّن است و در تقطیع عروضی اوزان مختلفی پیدا میکند که یکی از آنها جملهء«لا حول و لا قوّة الاّ باللّه»است یعنی وزن«مفعول مفاعلن مفاعلین فاع»که از 12 هجاء ترکیب شده است؛و آنرا باصطلاح هزج مثمّن اخرب مقبوض ازلّ میگویند.
در همین زبان معمولی فارسی صدها کلمه داریم که همه میگویند عربی است،و حال آنکه هیچکدام آنها در هیچ شعبهیی از شعب لسان عربی هرگز استعمال نشده و نمیشود این چهطور عربی است که هیچ عربی زبانی ولو یک بار هم آنرا بزبان خود جاری نکرده است و نمیکند!ایرانیها در حقیقت از ریشههای عربی و گاهی از ریشههای فارسی شبیه صیغههای عربی هزاران لغت و اصطلاح وضع کردهاند که هیچ ربطی بعرب نداشته و اکثر اصطلاحات علمی را عربها از ایرانیها گرفتند،نه اینکه ایرانیان از عرب گرفته باشند.
در اوّل سخنرانی اشاره کردم که در عربی از ابتدا این نوع شعر متداول نبود و اختصاص بزبان فارسی داشت،بعدا عربها آنرا از ایرانیان اقتباس کردند با همان اسم و اصطلاح«دوبیت» که ما بین گویندگان قدیم فارسی معمول بوده است،مثل«ترانه»و«چهاربیتی»و «چهارگانی»که قبلا عرض کرده بودم.