خلاصه ماشینی:
مراحل بنیادگذاری امپراطوری چادرنشینان را میتوان بشرح زیر توصیف نمود:سرکردهء جاهطلب قبیله کسانیرا که تسلیم سرکردگی او میشوند باید متقاعد و راضی کند که تحت لوای او میتوانند از بهترین چراگاهها و مناسبترین و فراوانترین منابع آب و بهترین مناسبات تجارتی برای فروش و مبادلهء کالا بهرهمند شوند و برای این کار سرکردهء قبیله باید از حیث تعداد نفرات تفوق داشته باشد تا اتحاد قبائل او نیرومندتر از سایرین گرددو البته هرچه بیشتر شهرت و پیروزی بدست آورد قبائل بیشتری باو ملحق خواهند شد.
من تصور نمیکنم که پس از ورود مغولان بماوراء النهر سلطان قدرت فرماندهی نظامی خود را از دست داده بود،ممکن است که خوارزمشاه مرعوب خویشاوندان مادر و هم قبیلههای خود شده باشد و همچنین در مسائل اقتصادی و بازرگانی بیبصیرت بوده و شاید که فدای جاهطلبی احمقانه و ناچیز شمردن دشمن شده باشد،ولی بهرحال او سرباز خوبی بود و چند پیکار قرین با موفقیت انجام داد و تصور نمیکنم که او بمحض شنیدن خبر ورود سپاهیان مغول بسر حدات کشورش تمام فنون نظامی را که میدانست فراموش کرده باشد،بلکه معتقدم که بعدا از ادامهء جنگ دست کشید،یعنی وقتی که در بلخ بود دو خبر شنید که باعث وحشت و فرار او شد:مقصودم شنیدن خبر سقوط بخارا و پیبردن باین راز بود که امرایش مشغول توطئه برای قتل او هستند.
البته بخاطر دارید که وقتی چنگیز خان شروع بتاختوتاز کرد اقدامات زیر مورد بحت سلطان و مشاورینش بود: اول-آنکه سپاه بزرگی گردآوردند و دشمن را قبل از ورود بماوراء النهر در یک موضع سرحدی در کنار سیر دریا شکست دهند و این کار دلالت بر اتخاذ یک روش تهاجمی داشت.