خلاصه ماشینی:
"سپانلو پیادهروها * سپیده پندر مقصود پیادهروهای ناتمام در سپیده تقاطع کردهست پیادهروها در بربریت اول برای حامل مشعل و رهروان نخستین که قیر شارع نو بنیادند؛ پیادهروهایی از شن که با ردیف درختان سرخوش نارنج به عصر سنگفرش به مرد سنگی میرسد؛ تعاقب خدا و زمان درون سایه و سنگ و سقوط و سرمایه؛ (*)-تکهای از منطومه بلند پیادهروها.
درون تیمچهها باد میوزد به این تجارت اشباح،این تعاقب بیانتظار خوشبختی درون تیمچهها ورشکستگی گذراست.
ردای گرد که برق ورشوها را کور میکند که لنگه بارهای پر از بختک را به جامههای فاخر مأمور میکند، تسلطی است مسلم،به رنگ خاکستر."