چکیده:
برای تعادل بخشیدن به حیات انسانها که توسعه پایدار را به دنبال خواهد داشت،
توجه به امر حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی جایگاه ویژهای دارد.میراث فرهنگی و
طبیعی بیانکننده پیشینه تاریخی، تمدن و فرهنگ و جاذبههای طبیعی هر کشوری است که
شکلگیری و به وجود آمدن آن در طی سالیان متمادی صورت گرفته است.امروزه تمدن هر
کشوری بر پایه فرهنگ مردم آن استوار است.فرهنگ نیز نمادی از ارزشهای مادی و معنوی
است و محیط هم در مقابل آن تأثیرپذیر است به یقین هویت فرهنگی افراد یک جامعه نیز
تحت تأثیر محیط پیرامونی آنها شکل میگیرد.توسعه کامل هم، زمانی حاصل خواهد شد که
محیط طبیعی و محیط فرهنگی انسان با هم مرتبط باشند و به این ترتیب حفظ شوند. لازمه
تحقق این هدف داشتن اخلاق زیست محیطی برای تمامی اقشار یک جامعه در یک کشور و در
مقیاس جهانی کره زمین است.اخلاق زیست محیطی، رفتار مطلوب بشر نسبت به محیط زندگی او
اعم از محیط طبیعی، اجتماعی، فرهنگی،
اقتصادی و سیاسی است و در صورتی که افراد یک جامعه چنین خصوصیاتی داشته باشند،
شرایط لازم برای توسعه پایدار فراهم خواهد شد.در سطح اجرایی برای توسعه پایدار باید چهار بعد به هم پیوسته را باز شناخت،
ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی که با هم مرتبط و به طور نسبی بر
یکدیگر تأثیر گذارند.اولین گام در فرآیند توسعه پایدار، شناسایی محیط زیست طبیعی و
انسانی و حفاظت از آنچه که در آن نهفته یعنی میراث طبیعی و فرهنگی است.اکنون در سطح
جهانی، حفاظت از میراث فرهنگی را از نظر قانونی کنوانسیون لاهه و حفظ جایگاههای
طبیعی و فرهنگی را کنوانسیون میراث جهانی بر عهده دارد.اگرچه در دستیابی به توسعه
پایدار عوامل متعددی نقش دارند، اما آنچه که در رابطه با میراث طبیعی و فرهنگی حایز
اهمیت است برنامهریزی در سطوح ملی و جهانی است و این کار مستلزم یک سیاستگذاری
واقعبینانه و عادلانه و همکاری تمام ارگانهای دولتی، سازمانها، مراکز علمی و
پژوهشی، بخش خصوصی و نیروهای کارآمد مردمی است.
خلاصه ماشینی:
"قبل از اینکه وارد بحث اصلی یعنی ضرورت توجه به امر حفاظت از میراث فرهنگی و طبیعی برای تحقق یافتن توسعه پایدار شویم، توسعهای که برقراری عدالت اجتماعی و رابطه عادلانه انسان با محیط زیست یکی از مهمترین مظاهر فرهنگی آن است، به تعاریف و مفاهیمی که در این خصوص به کار گرفته میشوند اشاره میکنیم.
پژوهش در مورد چنین پدیدههایی به قدری حایز اهمیت است که یونسکو از اینگونه آثار تحت عنوان میراث طبیعی نام برده و کلیه کشورهای جهان را بر آن داشته است که در حفظ و حراست از آنها بکوشند، زیرا این پدیدههای طبیعی فقط متعلق به یک کشور خاص نیست، بلکه متعلق به کره خاکی است و کره خاکی نیز زیستگاه تمامی مردم جهان است و در صورتی که به محیط زیست آسیبی وارد شود، بازتابهای این آسیب را تمامی انسانها احساس خواهند کرد(7/ص 31).
بدون تردید عامل توسعه فرهنگی نیز میتواند از میراث طبیعی و فرهنگی محافظت کند و در این ارتباط، محیط نیز خود سبب گسترش ارزشهای فرهنگی میشود که این امر یکی از مهمترین اهداف توسعه پایدار است، زیرا زمانی که افراد یک جامعه فرهنگ خود را غنی میسازند نسبت به لزوم حفظ میراث طبیعی و مسائل زیست محیطی خود آگاه میشوند، در این مورد بر نقش آموزش نیز در تمامی سطوح باید تأکید شود، زیرا آموزش موجب رشد و توسعه فرهنگی خواهد شد و آثار مثبت خود را به دنبال خواهد داشت، در فرهنگ توسعه نیز هدف این است که میراث فرهنگی و طبیعی آسیبی وارد نشود."