چکیده:
عبدیبیک نویدی، از جملة مستوفیان، مورخان و شاعران عهد شاه تهماسب است که به اقتفای نظامی دو بار به سرودن خمسه همت گماشت. بهرغم آنکه عبدیبیک از پیشگامان نهضت تقلید از نظامی در عصر صفوی بهشمار میرود و سخنش در مقایسه با بسیاری از گویندگان هم عصر خویش سلامت نسبی دارد، در ایران کمتر بررسی شده است. در مقالة حاضر با مقایسة تطبیقی منظومههای مجنون و لیلی عبدیبیک و لیلی و مجنون نظامی، برجستهترین شاخصهای شعری وی در منظومة مجنون و لیلی، براساس مقایسة محتوایی و ساختاری- زبانی، دیدگاه شیعی و کلامی شاعر، دیدگاه وی نسبت به شاعری، نسبت به زن، عشق، ویژگیهای داستانی و هنری اشعارش، توصیفات، تصویرسازی، دایرة واژگانی و... بررسی شده است.
Abdi-beik Navidi is among the "mostofi"-s، historians and poets of Shah-Tahmasb age. Imitating Nezami، he attempted to write "Xamse" two times in his lifetime. Despite the fact that Abdi-beik is considered as a pioneer of the movement of imitating Nezami، and in comparison with the other poets of his time، his work has been studied less in Iran. The focus of the present article is to inquire about the poetic characteristics of Abdi-beik's " Majnoon-o-Leili"، in a comparative manner. Comparing its content and structural- linguistic features، the article also studies the poet's Kalǎmi and Shi'atic points of view، his approach towards poetry، women، love، as well as his fictional and artistic aspects of his poems، such as descriptions، images، vocabulary repertoire and so on.
خلاصه ماشینی:
از جملة این ابیات میتوان به نمونههای زیر اشاره کرد: یارب به خود آشناییام ده وز شغل دگر جداییام ده (همان: 7) و از ظلمت خود رهائیم ده با نور خود آشنائیم ده (همان: 6) گاه نیز این تقلید نه در التزام قوافی و کلمات نظامی، بلکه در بهکارگیری توصیفات و تشبیهات و نوع سخنان قهرمانان بروز پیدا میکند؛ مثلا نظامی وقتی برای اولین بار از لیلی سخن میراند، او را به در تشبیه میکند و میگوید: بود از صدف دگر قبیله ناسفته دریش همطویله (نظامی، 1380: 60) عبدی بیک نیز در اولین توصیفات خود از لیلی با تشبیه او به مروارید میگوید: لیلی نامی چو در مکنون مجنون کن صد هزار مجنون (نویدی، 1966: 57) همچنین است تمثیلی که پدر لیلی هنگام شکست از نوفل بر زبان میآورد.
در داستان نظامی وقتی پدر لیلی شکست میخورد و نوفل او را وادار میسازد تا دخترش را تسلیم مجنون سازد، پدر تهدید میکند که اگر نوفل دست از این خواهش برندارد سر دختر خود را خواهد برید و ادامه میدهد: فرزند مرا در این تحکم سگ به که خورد که دیو مردم (نظامی، 1380: 120) اما در منظومة وی نیز پدر ضمن بیان همین تهدید میگوید: دانی که چنان غزال دلجو گر زانکه به سگ دهی به از او (نویدی، 1966: 160) گاه نیز تقلید وی در بهکارگیری ترکیباتی مثل جدولکش و درم ماهی به معنای فلسهای پشت ماهی است، که به شعرای مکتب آذربایجان نظیر خاقانی و نظامی تعلق دارند.