چکیده:
بدون تردید مهمترین نظام فکری بشر که امروز مورد قبول اکثریت قریب به اتفاق
جوامع بشری است«نظام تفکر توحیدی»است.در این مقاله بنمایه تفکر توحیدی زرتشت از خلال«گاثاها»یا سرودههای دینی او
تحلیل شده و به مناسبت از«وداها»اندیشه فلاسفه یونان و متفکران هندی و سپس جریانهای
سیاسی و دینی عصر ساسانی یاد شده است.در این گفتار بازتاب اندیشه توحیدی زرتشت در اندیشه دو فیلسوف و متفکر ایرانی
یعنی فارابی و سهروردی و تشکیل هرم اجتماعی فارابی و هرم فلسفی سهروردی تبیین
گردیده است.
خلاصه ماشینی:
"توحید ثنوی و توحید ثالوثیدر سدههای سوم و چهارم میلادی که در این نوشتار قرون مذهبی شدن دولتها خوانده شد، دولت ساسانی با برگزاری دو اجلاس و بهرهگیری از سخنان مغان اندرزگو در آتشکدههای سراسر و یمن-که در اشغال ساسانیان بود-و پس از کشتن مانی به حکم دادگاه فیلسوفان خسروانی اجلاس یکم به نام«ثنوی ملحد»و پس از کشتن مزدک و هزاران تن از دوبنیها و پیروان او توانستند مذهب زرتشت را که تا دوره اشکانی جنبه دوبنی آن آشکارتر از توحید بود، به صورت دین زرتشتی اهورامزدایی و بهدینی میترایی در آوردند و توانستند ایرانیان را برای پذیرش«توحید اسلامی»آماده کنند.
توحید از راه ثالوثپس از مذهبی شدن دولت ایران و سپس روم، دولت بیزانس نیز مانند دولت ساسانی- و شاید به تقلید از آزمایشی که به نظر آنان در ایران سودمند شناخته شده بود-برای سرکوب کردن فلسفه دوبنی و آیین مانی که اندک رنگی از«علم»داشت میکوشیدند، لیکن چنانکه گفته آمده، راه رسیدن ساسانیان به توحید از ثنویت میگذشت و ساسانیان هم با تشکیل دو انجمن آذر فرنبغ در سده سوم و آذرپاد مهراسپندان در سده چهارم میلادی و کشتن مانی و مزدک و هزاران پیرو دوبنی، همان را میخواستند، لیکن رومیان که ناگزیر بودند با مانیگرایی-که سراسر مستعمرات آنها را در شمال آفریقا و آسیای صغیر فراگرفته بود-مبارزه کنند، با زبان بازیهای کشیشانه، سه جهانی مانی«نور+ ظلمت+آمیخته نور و ظلمت»را به صورت توحید سه اقنومی یعنی«پدر+پسر+ روح القدس»معرفی کردند."