خلاصه ماشینی:
باید دانست، تحقق هر مطلوبی تنها در زیر چتر هماهنگی ممکن است چه اگر تناسبی ما بین ارکان نظام موجود نباشد و هر قشری براساس سلیقه و نظری خود آن کند که میپسندد و هر کس راهی دلخواه را پیش گیرد، مسلم است در چنین اجتماع و نظامی نه تنها از مجموع این تلاشها هدف و ثمرهای مشترک حاصل نخواهد شد بلکه اصولا"جمع چنین اجزائی از محالات عقلی نیز خواهد بود.
ضرورت هماهنگی حوزه و دانشگاه بعد از بیان کلیات مذکور باید عنوان کرد که مطالب یاد شده سیطره و قدرت شمول خود را بر هر نظامی حفظ خواهد نمود و هر نظام اجتماعی در جهت تحقق اهداف خود ناچار از بکارگیری این قوانین است.
اما بعد از انقلاب اسلامی که تمامی دستگاهها نقش حقیقی خود را باز یافتند و موضوع گسترش و نشر احکام دین در ابعاد اجتماعی به گونهای دیگر مطرح گردید بدان سان که ارائه این قواعد میبایست علی الاصول به دست حوزهها و تحقق عینی آنها از طریق دانشگاهها (بعنوان مراکز جهت دهنده به سیاستهای اجرائی نظام)صورت پذیرد، متأسفانه به دلیل فرهنگهای مخالف حاکم بر علوم حضوری و دانشگاهی، ناهماهنگی و عدم تناسب بین این دو رکن نظام به صورتی بارزتر جلوهگر شد.
27 اما اجمالا میتوان گفت اگر چنین بود، پس چه نیازی به انقلاب فرهنگی داشتیم؟، آیا سخن از تغییر و تحول اساسی بدون قبول نقص عقلائی است؟!و اصولا چرا میبایست موضوع وحدت را طرح میکردیم تا راه حلی برای هماهنگ کردن این دو رکن اجتماعی بدست آوریم؟از این گذشته چرا در اجرای حدود الهی دچار اشکال شدهائیم 28 و سیاست گذاریها بعضا قدرت توسعه اصول را نداشتهاند؟آیا در اخلاص و تقوای مدیران و مسئولان نظام(معاذ الله) شک داشتیم؟ علل ناهماهنگی حوزه و دانشگاه این نکته را نیز ناگفته نگذاریم که یکی از عمدهترین ادله این ناهماهنگی وجود اختلافات مبنائی است.