چکیده:
عارفان اسلامی،به ویژه ابن عربی،تحلیل خاصی از وحی دارند.آنان بر اساس دیدگاهی که در باب وحدت وجود و مراتب هستی دارند،حقیقت محمدی را صادر اول میدانند.که چون خداوند خواست تا همه صفات و کمالات خود را در خارج از ذات خود مشاهده کند،حقیقت محمدی را ایجاد فرمود.حقیقت محمدی،مظهر همه اسما و صفات حق تعالی است و همه انبیا،نور نبوت خود را از او دریافت میکنند.
از نظر ابن عربی،وجود سعی و منبسط رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در مقام صادر اول،همه کمالات علمی،از جمله حقیقت قرآن را دریافت میکند.در واقع،حقیقت عقلی قرآن با تحقق حقیقت محمدیه برای پیامبر منکشف میشود،اما وجود لفظی آن به تدریج و به هنگام بعثت پیامبر در طول بیست و سه سال بر وی نازل شده است.
Islamic mystics، especially Ibn-Arabi، have a special analysis of revelation. According to their view regarding unity of existence and the degrees of being، they believe the first sader (the first being emanated) is the Mohammadian reality. They believe that God willed to observe all of his characteristics and perfections outside himself، therefore he created the Mohammadian reality. The Mohammadian reality is the manifestation of all of God’s names and characteristics and all of the Prophets receive their light from it.
Ibn-Arabi believes the expanded being of the Prophet of Islam (PBUH)، as the first sader، receives all of the learned perfections including the Holy Quran. In fact the rational reality of Quran is revealed to the Prophet by existence of the Mohammadian reality but the literal being of Quran is gradually descended to him during the twenty three years of his mission.
خلاصه ماشینی:
"اسما و صفات حق تعالی است و همه انبیا،نور نبوت خود را از او دریافت میکنند.
این تجلی عبارت است از ظهور حق در صور اعیان ثابته در علم الهی.
عربی با توجه به حقیقت محمدیه میگوید همه انبیا،نور نبوت خود را از او میگیرند.
مربوط به حقیقت محمدیه و عالم غیب است که در واقع خبر دادن از معارف الهی در عالم
پیامبر هم از حیث مقام جمعی اوست و ملقی علیه حقیقت رب است و نه غیر و اگر در
اگر هم وحی به پیامبر نسبت داده میشود،از این جهت است که نفس وی به مقام
از نظر ابن عربی،وحی در عالم مثال و حضرت خیال به واسطهء فرشته وحی نازل
عالم مثال برای پیامبر مجلای حق و معانی غیبی و معبر حقایق باطنی و الهی است.
افزون بر این،در قسمتی از وحی حتی جبرئیل واسطه نبوده و در این مقام نیز پیامبر
عبارتهای فوق،ابن عربی بر این نکته تأکید دارد که وحی اشارهای سریع است که در
ابن عربی،اینکه مادر موسی شک و تردید به خود راه نداد و به اصطلاح،بشریت بر او حاکم نگشت،خود دلیل آن است که استیلای وحی بر نفس وحیشونده از طبع او که عین
چند نکته مهم از متن فوق به دست میآید:اولا ابن عربی وحی بودن کلام الهی را از
خلاصه آنکه وحی همان معارفی است که در حقیقت محمدیه به صورت بسیط و مجرد
موجود است و پیامبر در نشئه دنیا با اتصال با عین ثابت خود یا حقیقت محمدی آن را"