خلاصه ماشینی:
"این شهر تا دو سده بعد نیز اهمیت و اعتبار داشت،اما اختلافهای پیش آمده میان حاکمان اسلامی سبب اختلافهای مذهبی شد و امنیت را از میان برد،به همین دلیل بندر سیراف و صحار رونق خود را از دست دادند و جزیرهء کیش کانون تجارت در خلیج فارس شد.
انگلستان به دلیل کمک اندکی که در شکست پرتغالی ها به ایران کرده بود،خواهان امتیازهایی بود و شاه عباس نمیخواست انگلستان در ایران نفوذ داشته باشد و امتیازهای مشابهی نیز به هلندیها داد،این امتیازها و اوضاع جهانی و درگیریهای داخلی انگلستان این فرصت را برای هلندیها فراهم کرد که در تجارت خلیج فارس بر انگلستان پیشی بگیرند و در خلیج فارس به قدرت اول تجاری تبدیل شوند.
قبایل عرب و امامان مسقط و افغانها و بلوچها به کنگ و بندر عباسی حمله کردند که کانون اصلی تجارت دریایی ایران بودند،به همین دلیل قدرت تجاری ایرانیان در خلیج فارس تضعیف شد و موجی از مهاجران از سواحل جنوبی خلیج فارس به سواحل شمالی آمدند و با استفاده از ضعف حکومت مرکزی در آنجا ساکن شدند.
نویسنده در این فصل به شرح سقوط اصفهان میپردازد که سبب ایجاد ناامنی و به قدرت رسیدن رؤسای قبایل در خلیج فارس شد و در ادامه عنوان میکند که قدرتهای محلی برای مدت زمان کوتاهی در برابر نادرشاه افشار سر تسلیم فرود آوردند.
نویسنده در فصل چهاردهم،مینویسد که دولت انگلستان، فعالیتهای خود را در خلیج فارس از تجاری به سیاسی تغییر داد و قواسم را که تنها نیروی قدرتمند بومی در خلیج فارس بودند و تجارت را در دست داشتند،به بهانهء دزدی دریایی از میان برد،حتی محل اسکان آنها را در سواحل ایران(بندر لنگه)، خراب کرد."