چکیده:
ژاپن به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان و با توجه به اینکه در آسیا واقع است قادر و مایل میباشد نقشهای مهمتری را نیز ایفا کند.سیاست آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم در قبال ژاپن از نفوذ و سلطه طی سه دهه به مرور به سیاست همکاری و دوستی عمیق تبدیل شد.سیاست پرداخت غرامت پس از شکست ژاپن همیشه از دیدگاه منافع اقتصادی دو کشور آمریکا و ژاپن در فضای جنگ سرد تعریف شده است.فضای اشغال ژاپن در دهه 1940 به سرعت تغییر یافت.در دهه 1980 آمریکا دریافت برای درک اقتصادی و سیاست خارجی ژاپن درک بین المللی این کشور ضروری است. پیاده نمودن این تعامل با توجه به پیچیدگی فرهنگ مردم این کشور و بلندپروازیهای این ملت مهارتهای خاص خود را میطلبد.مقاله زیر ابعاد ویژهء روابط آمریکا و ژاپن را مورد مطالعه قرار میدهد.
خلاصه ماشینی:
"مجتبی صدریا1چکیده:ژاپن به عنوان دومین قدرت اقتصادی جهان و با توجه به اینکه در آسیا واقع است قادر و مایل
دریافت برای درک اقتصادی و سیاست خارجی ژاپن درک بین المللی این کشور ضروری است.
عنوان مکانیسمی برای بازسازی منطقه اقتصادی شرق آسیا که بوسیله آمریکا تحمیل
مطالعه رژیم پرداخت غرامت ژاپن و تعریف سیاست پس از جنگ این کشور و نظم شرق
بازسازی منطقه اقتصادی تحمیل شده از سوی آمریکا بر شرق آسیا عمل نمود.
2. غرامت ژاپن و همگرایی این کشور با شرق آسیا.
سیاسی و اقتصادی به اساس نظم آمریکایی پس از جنگ تبدیل شد و برای آمریکا این
35 نظریات توسعه آمریکا بیانگر نگرش این کشور به آسیا و آفریقا است.
ثبات اروپا و ژاپن کمک خواهد کرد و هردو برای حفظ نظم جهانی مورد نظر آمریکا
جایگاه ژاپن و جنوب شرق آسیا در سیاست آسیایی آمریکا
در چنین شرایطی بود که سیاست آمریکا در قبال اشغال ژاپن کاملا دچار
یعنی تجارت با چین از طرفی برای استقلال اقتصادی ژاپن ضروری بود اما از طرف دیگر
بود و بهبود اقتصادی ژاپن نیز به مواد خام و بازارهای جنوب شرق آسیا نیاز داشت.
بود و بهبود وضعیت ژاپن و خودکفایی این کشور بر استقلال کشورهای جنوب شرق
بوروکراتهای ژاپن برای رشد اقتصادی این کشور
آمریکا از طریق قدرت اقتصادی ژاپن قادر به اعمال نفوذ در آسیا بود.
آمریکا از این فرصت بهرهبرداری نمود و با داشتن حمایت داخلی نظم مورد نظر خود را
ظرفیت اقتصادی بالقوه ژاپن و مواد خام آسیا برای ایجاد و حفظ چنین منطقهای مورد"