چکیده:
دانشمندان علوم اجتماعی از جوانب مختلف گروههای مردم نهاد را مورد بررسی قرار دادهاند؛ ولی در اینکه چرا اینچنین فعالتها در دهههای اخیر رو به گسترش گذاشته،چندان مطالعات ژرف انجام نیافته و در خیلی موارد به یک رشته نگرشهایی چون انقلاب اطلاعاتی،رشد طبقه متوسط...و بازسازی دموکراسی بسنده شده است.لذا نگارنده در این مقاله تلاش میکند بروز چهار بحران و نقش آنها در تکوین این نوع کارهای داوطلبانه را برجسته نماید.به همین منظور ابتدا دو بحران در عرصههای توسعه و دولت رفاه را مورد مطالعه قرار میدهیم و چگونگی تأثیر آن دو را در پیدایش سازمانهای غیردولتی تشریح مینماییم.سپس فروپاشی بلوک شرق و پیامدهای آن در خصوص نمایان شدن گروههای مزبور را بحث میکنیم.نهایتا با ژرفانگری در تخریب روزافزون محیط زیست،واکنشهای مردمی در قبال آن را به بحث میگذاریم و بدین طریق استدلال میگردد که بحرانهای یاد شده،عوامل عمده در بسط سازمانهای غیردولتی میباشند.
خلاصه ماشینی:
"CorruPtion دموکراتیک و ما بقی در جهت ایجاد زمینههای آن فعال هستند (Ibid) و به نظر میرسد که در این روند سه متغیر بیرونی و یا فراملی مؤثر باشند که به ترتیب عبارتند از: -ساختار عمومی جهان:انقلاب انفورماتیک در نقل و انتقال سریع اطلاعات، رشد طبقه متوسط و طرح مطالبات ویژه خود در سراسر جهان،گسترش نظام سرمایهداری و مدل اقتصادی بلامنازع آن و بسط فرهنگ کثرتگرا از طریق بیانیه جهانی 1992 سازمان ملل متحد مبنی بر حقوق اشخاص برمبنای ملی،قومی،مذهبی و اقلیتهای زبانی،1همگی دست به دست هم داده و از یک سو ساختار جهانی را متحول ساخته و از سوی دیگر عرصه خصوصی را در گوشه و کنار گیتی توسعه داده است که یکی از تبعات آن رشد جامعه مدنی میباشد (Chase-Dunn,C,1998) .
Tejaswini -عضویت در سازمانهای غیر دولتی بین المللی زیست محیطی(نظیر کمیسیون بین المللی صید نهنگ)2 -مجاب نمودن به وضع قوانین شدید مالیاتی زیست محیطی -پذیرش لزوم ایجاد وزارت محیط زیست ملینتیجهگیری گرچه سازمانهای غیردولتی از سه منبع مختلف نشأت مییابند که در مباحث مقدماتی به آنها اشاره شد؛ولی اگر چنانچه در منابع قید شده تعمق شود،نقش و روند فزاینده گروههای مردم نهاد که خود جوش هستند بیشتر به چشم میخورد؛این بدین معنا است که رفته رفته وظایف انسان اختیارگرا که محصول رشد علم و سواد آموزی است،در اداره امور بیشتر میشود؛زیرا انسان جبرگرا در مورد دنیای هستی خود نمیتوانست احساس مسئولیت نماید و نگرش او به پدیدههای اطراف خود عمدتا اسطورهای بود و هر نوع فرآیند را با سرنوشت توجیهپذیر میکرد؛ولی انسان ارادهگرا بر این باور است که روند جهان هستی و باید هستی در اختیار اوست؛بنابراین با رشد و گسترش انسان مسئول،سازمانهای غیردولتی با یک روند شتابان در گوشه و کنار جهان بسط خواهند یافت."