خلاصه ماشینی:
اگر قدرت را منبعی برای نفوذ پیروزمندانه بر دیگران تعریف کنیم،هنگامی که این منبع به جریان افتد،جهت دستیابی به اهداف موردنظر به کار گرفته میشود.
البته در همه مواقع اهداف فردی با اهداف سازمانی منطبق نیست بر همین اساس میتوان رفتارهای سیاسی در سازمان را چنین تعریف کرد!1 فعالیتهایی که بهطور رسمی در سازمان تائید و تصویب نگردیده اما برای نفوذ بر دیگران و به منظور دستیابی به اهداف شخصی به کار گرفته میشود.
4 فنون سیاسی:تغییر مزیت قدرت تکنیکهای سیاستهای سازمانی چه هستند؟ در پاسخ به این سوال که توسط آلن و همکارانش از گروه مدیران پرسیده شد،پنج تکنیک که اغلب مورد استفاده قرار میگیرند،5عبارتند از: 1-کنترل دسترسی به اطلاعات.
زیرا رفتارهای را که مورد توجه سازمان است از خود نشان میدهند وسعی میکنند تا اطمینان حاصل کنند که دیگران متوجه رفتار آنها هستند.
در حقیقت،یک واحد سازمانی ممکن است با تلاش برای کسب کنترل روی بودجهها،فضا،تجهیزات یا هر منبع سازمانی مطلوب و کمیاب دیگر،چنین قدرتی را در دنیای امروز،نمیتوان سازمانها را جدای از رفتارهای سیاسی درون آنها مورد مطالعه قرار داد.
در چنین شرایطی ممکن است ابزارهای سیاسی برای کسب مزیت مورد استفاده قرار گیرند.
نتیجهگیری قدرت و رفتارهای سیاسی جهان باهم عجین شدهاند که تفکیک آنها از همدیگر مشکل است، اگر از قدرت برای نفوذ در دیگران به منظور نیل به اهداف سازمانی استفاده شود،کاربرد قدرت مشروعیت مییابد،اما بکارگیری آن برای تحقق بخشیدن به اهداف شخصی یادآور رفتار سیاسی است.
چنانچه مقررات داخلی سازمان روشن باشد،غیرممکن است که افراد از قدرتشان برای انجام فعالیتهای سیاسی استفاده کنند.