خلاصه ماشینی:
"«کتاب زمان یا سرود یک نوگرا»در سالهای 1885 و 1886 منتشر شد و آرنو هولتس در این اثر از زبان شاعری که زیر سقف شیروانی زندگی میکند به توصیف زندگی فقیرانه در شهر و محیط طاقتفرسای کارخانهها میپردازد.
هولتس سپس به«تصویر مریم مقدس»اثر میکل آنژ میپردازد و معادلهء علمی زیر را ارائه میکند: x -طبیعت-هنر در این معادلهء ریاضی x از دیدگاه هولتس معادل توان و مهارت هنرمند است؛بنابراین برای آنکه پاسخ معادله صحیح باشد،هنرمند خوب کسی است که موضوعات خوبی را برگزیند و به توصیف کامل و دقیق طبیعت دست یازد.
افزون بر این از دیگر ویژگیهای ادبیات ناتورالیسمی این واقعیت است که شخصیتها آزادی اراده و تکامل درونی ندارند و رفتارشان غیر فعالانه است؛از همین رو محرک ماجرا و تغییرات در بسیاری از آثار این دوره خارج از محیط و از سوی بیگانهای نجاتبخش رخ میدهد.
هلنه (Helene) ،دختر این خانواده که از تربیتی مذهبی برخوردار است از دائم الخمر بودن پدر رنج میبرد و لوت (Loth) دوست دوران جوانی برادرشوهرش در اینجا نقش غریبهء نجاتبخش را ایفا میکند او از نظریات مهم جامعهشناختی و اقتصادی عصر خود آگاه است و قصد دارد در آن مکان تحقیقی دربارهء اقتصاد ملی در منطقهء زغالسنگ «اشلزین»بنویسد.
با آنکه نمایشهای ناتورالیسمی در آلمان همچنان برای برآشفتن مردم اجرا میشد،با (Bahr) منتقد ادبی آن زمن،آنچه را که چند سال بعد به حقیقت میپیوست،از پیش گفته بود:«عصر پایان حاکمیت ناتورالیسم فرارسیده است،[زیرا ناتورالیسم]وظیفهاش را انجام داده و[دیگر] سحرش باطل شده است»."