خلاصه ماشینی:
"آنها میگویند دلیلی ذاتی وجود ندارد که حیات معاصر جامعهء شوروی نتواند آثار«رئالیست سوسیالیستی»جدی و اصیل پدید آورد-بالاخره،مگر دن آرام شولوخوف،که وضع قزاقها و روستاییان را در جریان جنگ داخلی توصیف میکرد،هرچند گهگاه خستهکننده،کند،و طولانی بود،از طرف همگان بهعنوان شاهکاری اصیل و تخیلانگیز شناخته نشد؟ انتقاد بارز نویسندگان قدیمی-متون«انتقاد از خود»اجازه دارند که به چاپ برسند-این است که چنین قهرمانان یکدست،چنین توصیفات سطحی،و چنین راستآیینی یکسرهای زیبندهء آثار اصیل ادبی نیست؛قهرمانان جنگ سزاوار تجلیلی هوشمندانهتر و کمتر عوامانهاند؛ تجربهء جنگ آنچنان آزمون ملی پراهمیتی است که فقط هنری ژرف،پرشور،و ناب میتواند از عهدهء توصیف کامل آن برآید؛غالب داستانهای جنگ که اکنون منتشر میشوند،تقلیدی مسخره از یکدیگرند و،در واقع،به سربازان و غیرنظامیانی که ظاهرا قصد توصیف آزمونهای دشوارشان را دارند به زشتی توهین میکنند؛و نهایتا آنکه(البته این یکی هرگز چاپ نمیشود)،کشمکش درونی که صرفا همان سازنده یک هنرمند است،شاید بر اثر تصفیهها و پیامدهای جسمانی و اخلاقی آنها،چنان تحت الشعاع مقررات سادهانگارانه و طرحهای سیاسی مصنوعا باد کرده قرار گرفته است،تعبیرهایی که هیچگونه تردیدی را نسبت به هدفهای غایی مجاز نمیشمارند،و هیچگونه بحثی را در باب وسایل کار روا نمیدارند،که در خلق آثاری هنری و راستین،آثاری که هم تا به این اندازه محافظهکارانه و دنبالهروانه نباشد و هم از متون مذهبی قرون وسطایی کمتر متعصبانه باشد،فرومانده است،در صورتی که چنین آثاری میتواند در روسیه کنونی خلق شود."