خلاصه ماشینی:
"به کجا شکوه توان برد که در کشور ما دزدی و بیشرفی همچو نظام اجباری است *** زین بیخردان سفله بستان داد دل مردم خردمند *** هرچه هست از قامت ناساز ناهنجار ما است کار ایران با خدا است *** (به تصویر صفحه مراجعه شود) این دو دسیه نام که از بام وطن خاست از ما است که بر ماست دختر دانشمند ملک الشعرا،خانم پروانه بهار کتابی نوشتهاند که به راستی شرحی از زندگی دختر بهار است کتابی است در سیزده فصل که هفت فصل آن زندگی در خانهء پدری و همراه با پدر در ایران و خارج از ایران است و شش فصل بقیه شرح زندگی در آمریکا بخصوص در دهه پرماجرای 1960 میلادی است که آمریکا و اروپا را اتفاقات مهم و حرکتهای آزادیخواهانه جدی تکان داد و دامنه آن به خارج از دنیای غرب نیز کشیده شد(دههء 60 میلادی همزمان با دههء 40 شمسی است) داستان کبک آزاد در کانادا،انقلاب 1968 دانشجویان در فرانسه و استعفای دو گل،انتخاب و ترور کندی،جنگ ویتنام و انقلاب دانشجویان و آزادیخواهان بر ضد جنگ ویتنام(صفحه 229)،جنبش آزادیخواهانه سیاهان،اهدای جایزهء صلح نوبل به دکتر مارتین لوترکینگ رهبر جنبش سیاهان،ترووا،قیام زنان برای حق برابری و...
تأثیر اشعار بهار با صدای طاهرزاده و تار درویشخان در یکی از سالنهای نمایش تهران «چنان بود که قوام السلطنه را مدتی در ریاست وزرایی نگاه داشت(حبیب یغمایی،آینده اسفند 1363) از فصل هشتم به بعد زندگی در آمریکا است."