خلاصه ماشینی:
"با خواندن آثار او آدمی به خود میگوید پس چرا بسیاری از نویسندگان ما،شخصیتهایی میآفرینند که چیزی جز عواطف زودگذر سوزناک و اعترافها و بازتابهایی دربارهء شخص خودشان نیست؟ (به تصویر صفحه مراجعه شود) اسکار وایلد نمایشنامههای شا قوی،مایهدار و بیشتر اجتماعی است و با بهره گرفتن از شگردهای تازهء نمایشی هنریک ایبسن و زیر پوششی از طنز و لطیفهگویی،مسایل انسانی و اخلاقی و انتقادی را مطرح میکند.
آیا این نمایشنامهنویسان یا نمایشنامهنویسان جوانتری که در اواخر قرن بیستم به دنیا آمدهاند، میتوانند در قرن بیست و یکم،آثاری بیافرینند که در تئاتر امروز تحولی ایجاد کند؟ با مقایسهء شش نمایشنامهنویس برجستهء اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با شش نمایشنامهنویس اواخر قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم،یعنی مقایسه: نمایشنامهنویسان صد سال پیش آگوست استریندبرگ اسکار وایلد برناد شا آنتوان چخوف هنریک ایبسن برتولد برشت نمایشنامهنویسان امروز آرتور میلر داریو فو گونتر گراس ادوارد البی هرولد پینتر تام استوپارت میتوان آیا به این نتیجه رسید که دستاورد نمایشنامهنویسی دورهء حاضر،در مقایسه با نمایشنامهنویسان یکصد سال پیش،دستاوردی موفقیتآمیز بوده است؟ از جمله معیارهای موفقیتآمیز بودن دستاورد نمایشنامهنویسی،ابداعات تازهء تئاتری، گسترش جهانی نمایشنامهها و اجرا آنها در تئاترهای کشور مختلف و ترجمهء آنها به زبانهای گوناگون و نقد و تحلیل آنها در محافل آکادمیک است.
هرولد پینتر هم که در سال 2005 به دریافت جایزهء نوبل در ادبیات نایل آمد،گفته است که نمایشنامههای آرتور میلر از بهتری آثار ادبی قرن بیستم است."