خلاصه ماشینی:
"همچنانکه آقای فورستر میگوید این سخنران سعی ندارد که تصوری از داستاننویسان انگلیسی که اگر مراقب نباشند همچو نهری که در امتداد جریان خود تمام فرزندان خود را با خود خواهد برد ارائه دهد.
او حتی در مورد اینکه منتقدی هم دربارهء ادبیات داستانی نظر دهد مردد است و اگر هم اینکار را کرد باید با چه ابزار انتقادی باشد.
اما در اینجا شاگرد مصر خواهد پرسید:این چه زندگیای است که در کتابهای داستان بشکلی مرموز و خودپسندانه هویدا میشود؟چگونه است که در الگویی غایب ولی در مهمانی به صرف چای حاضر است؟چگونه است که لذتی که از الگوی جام زرین1میبریم کمارزشتر از احساسی است که از ترولوپ2میبریم آن هنگام که او بانویی را در حال نوشیدن چای در خانه کشیش توصیف مینماید؟به یقین تعریف زندگی امری دلبخواهی است و باید تشریح شود.
اما این فرض که ادبیات داستانی عمیقا و خاضعانه منتسب به خدمت کردن به نوع بشر است تا سایر هنرها به جایگاه فراتری میرود که در کتاب آقای فورستر تشریح میشود.
لذا اگرچه نامحتمل به نظر میآید که در کتابی که در باب نقاشی است،هیچ واژهای دربارهء شیوهای که نقاش آن را بکار برده است حرف زده نشود،[با این حال]کتاب برجسته و خردمندانهای،مثل کتاب آقای فورستر،در باب ادبیات داستانی نوشته است که بیش از یک بار دو جمله دربارهء واژهها بیان نشده است.
او حضوری پنهانی دارد-زیبایی که هرگز نباید هدف رمان نویس باشد؛اگر هم به آن دست نیابد شکست خواهد خورد-و این امکان که زیبایی شاید باز پدیدار شود چنانکه مختصرا وزن2در چند صفحهء پایانی مورد بحث قرار میگیرد."