خلاصه ماشینی:
"نکتهء بدیعی که آقای طباطبایی،نویسندهء محترم مقالهء مذکور،در پی اثبات آن است،این است که پاسخ و پرسش از ماهیت و طبیعت این اندیشهء سیاسی تاریخی،از هر حیث فلسفی است؛زیرا اولا به دلایل اندارج گفتارهای سیاسی ذیل ما بعد الطبیعه،اینگونه قضایا فلسفی میباشد؛ علیرغم آنکه در تفکر سیاسی جدید(اعم از نظرات ماکیاول و دیگران)نمیتوان از مقدمات فلسفی به اخذ نتایج سیاسی پرداخت و ثانیا و مهمتر اینکه به اعتبار دورانهای تاریخی،بایستی این اندیشهء سیاسی را در مضمون پرسش و پاسخی فلسفی مورد ملاحظه قرار داد.
به هر صورت با بیان نظر ایشان دانسته میشود که مسئلهء تاریخ اندیشهء سیاسی ایران نیز از این امر مستثنی نیست و بررسی این تاریخ،به همان نحو که اشاره شد،ضرورت دارد.
سبب این است که اندیشهء سیاسی ایران بالذات تفکر سیاسی است و این همچنانکه آقای دکتر داوری در توصیف مدینهء فاضلهء فارابی بیان کردهاند،به معنای این است که موضوع سیاست در وی،ناشی از یک سیستم منطقی و متکی بر آرای فلسفی و تابع علم به اعیان موجودات است."