خلاصه ماشینی:
"" این مقدمه و نقل قولهائی که پساز آن از کسروی شده است باید جاده را برای آقای جلیل دوستخواه هموار کند تا ایشان نیز در"حاشیهیی بر مسئلهء خاورشناسی"ابتدا شاهد مثالهائی از محمد قزوینی و جلال آل احمد در لعنت و نفرین مستشرقین دروغین و بیمایه بیاورند و وقتی خواننده منتظر است که بالاخره یکنفر را دراز کنند،ماخالسکی خاورشناسی را که جرئت کرده است برای مردم باختر از یک شاعر ایرانی و شعر او حرف بزند به شلاق ببندند.
اگر در"عهد دقیانوس"در شرق کسی بفکر خاورشناسی نبود و عدهیی از غربیها در این امر پیشقدم شدند و گل کردند و برای ایرانیانی که کسروی"باین بیچارگی و زبونی آنان رحمت میآورد" این توهم پیدا شده که"تحقیق تاریخ و جغرافی و زبان ایران بعهده دوستداران و دستهای از شرقشناسان اروپا بوده و تنها از دست اروپائیان میآید"،امروز و بخصوص آقای دوستخواه چرا از شرقشناسان چنین توقعاتی دارند البته که مهدی اخوان ثالثها علی الاصول برای بحث درباره شعر ایران از اروپائیان شرق شناس صالحترند.
"یاد کردن،غروری لازم دارد که از تعصب و جهل ناشی شده باشد و چون آقای دوستخواه که معلوم نیست چه کسی را قبول دارند،نه متعصبند و نه البته جاهل،من میخواهم امیدوار باشم که در انتقادهائی که بعد از این در مجله جنگ چاپ اصفهان خواهند نوشت روی نفی مطلق همه،بجز جمعی از دوستان،اصرار نورزند و بیشتر درصدد راهنمائی کسانی باشند که مورد انتقاد قرار میدهند تا به یک چوب راندن جمیع بندگان خدا."