چکیده:
در مقاله حاضر سعی شده است شگردهای ایجاد انسجام متن در داستانهای کهن فارسی
بررسی شود.پیش از پیدایش مکاتب ساختگرا، توجه زبانشناسان، بیشتر به روابط کلمات
با یکدیگر و به ندرت به بررسی جملات یک زبان معطوف بود.به تدریج، پارهای از
ساختگرایان، توزیع عناصر زبانی را در گسترهای بزرگتر از محدوده جمله مطالعه
کردند و تعبیر و تفسیر عناصری از متن را به تعبیر و تفسیر عناصر دیگری در بافت متن
وابسته دانستند، و پیوند هر عنصر موجود در متن به عنصری دیگر از متن، سبب پیدایش
دانش انسجام متن شد.
در این گفتار، عناصر انسجام متن در سه دسته 1.دستوری، 2.لغوی، 3. منطقی یا معانی
بررسی و انواع هر یک با شواهد مثال مناسب توضیح داده شده است.
خلاصه ماشینی:
"در مثال زیر از کلیله و دمنه نیز ارجاع برون متنی کاملا آشکار است: [زاغ]با خود گفت:من از آنچه که کبوتران را افتاد، ایمن نتوانم بود و نه از دوستی این چنین کار آمده مستغنی.
جانشینی این نوع انسجام متن، زمانی به وجود میآید که یک کلمه یا یک اصطلاح و به عبارت دیگر یک عنصر زبانی جانشین یک عنصر زبانی دیگر یا یک جمله یا یک بند کامل شود؛به عنوان مثال: موش آهو را گفت:حیلت آن است که تو از پیش صیاد در آیی و خویشتن برگذار او بیفکنی و خود را چون ملول مجروح بدونمایی، و زاغ بر تو نشیند چنانکه گویی قصد تو دارد.
(ص 46) گاه هیچ نشانه خارجی وجود ندارد و رابطه بین جملات کاملا درونی است و خواننده فقط با توجه به کل متن میتواند ارتباط بین تمثیل و نکته قبل از آن را دریابد؛چنانکه در قسمت زیر، بدون استفاده از این نشانهها، یکباره سلسله سخن گسسته میشود و کلام با داستانی تمثیلی ادامه مییابد: در قعر دریا با بند غوطه خوردن و در مستی لب مار دم بریده مکیدن خطر است و از آن هایلتر و مخوفتر، خدمت و قربت سلاطین.
برای مثال، در متن زیر، از همه عوامل ارتباط متنی و انسجام متن بهره گرفته شده و انسجام متن با استفاده از تمامی این عوامل به دست آمده و کلیت و تمامیت متن در گرو کلیه عوامل یادشده است: و چون زر از سوراخ برداشتند و زاهد و مهمان قسمت کردند، من میدیدم که زاهد در خریطهای ریخت و زیر بالین بنهاد."