خلاصه ماشینی:
"بهطور خلاصه،برخورد کانت با این اصل عبارت است از تلاش برای آشتی دادن علم و ایدهآلیسم،از طریق قایل شدن حوزهء خاصی برای هریک از آنها:جهان تجربی برای علم و جهانی که مستقل از تجربهء بشر وجود دارد-جهان«اشیاء فی نفسه»-برای ایدهآلیسم.
محتوای این اصل،حتی وقتی که در کلیترین شکل خود در نظر گرفته شود، شامل جنبههای اساسی زیر است(که به سادگی نمیتوان حکم«از هیچ چیزی به وجود نمیآید»را از آن نتیجه گرفت): اولا،هر شیء مادی تنها میتواند از اشیای مادی دیگر به وجود آید؛ ثانیا،عدم یا فنای هر شیء مادی،همیشه به معنای پیدایش یک یا چند شیء مادی دیگر است؛ ثالثا،از دو نکتهء فوق نتیجه میشود که هیچ شیء مادی نمیتواند تنها در روند تفکر به وجود آید یا نابود شود.
در جریان پیشرفت فیزیک مدرن،گهگاه شرایطی بروز کرده است که پژوهش- گران(و حتی بیش از آنها،نویسندگان متون عامه فهم علمی)گمان کردهاند که تنها با اندک افزایشی،تصویر فیزیکی جهان کامل خواهد شد و پیشرفت علوم فیزیکی به پایان خواهد رسیدومیل به مواجهه با امور متناهی،انجام شده،پایان یافته،به کمال رسیده و ساده،در تفکر و فعالیت روزمرهء بشر ریشه دارد،یعنی در این حقیقت که افراد معمولا به ناگزیر با پدیدهها و اشیای محدود سروکار پیدا میکنند.
مطالعهء دقیق حقایق فیزیک نوین و اختر فیزیک و بررسی فرضیهها و نظریههای علمی مربوط به جهان،بینهایت کوچک و بینهایت بزرگ به ما امکان این اظهارنظر را میدهد که حتی یک حقیقت تجربی یا مشاهدهای و یک نظریهء معتبر وجود ندارد که براساس آن بتوان گفت ماده میتواند حادث و فانی شود،جهان متناهی است یا اینکه روند شناخت جهان و پدیدههای حاکم بر آن پایانپذیر است."