خلاصه ماشینی:
"برتولت برشت در ستایش دیالکتیک امروز ستمگری با گامی استوار پیش میآید ستمگران خود را برای ده هزار سال ماندن آماده میسازند خشونت بانگ میدارد:همین است که هست و همین خواهد بود هیچ آوایی جز بانگ اربابان به گوش نمیرسد و استثمار بر سر بازار فریاد میکشد: -کجایش را دیدهاید!هنوز اول کار است.
*** اگر تو هنوز زندهای واژهء«هرگز»را بر زبان میاور «حتما»حتم نیست «همین است که هست»چنین نخواهد ماند.
اگر اکنون اربابان سخن میگویند نوبت سخن گفتن ستمکشان هم فرا میرسد.
کیست که یارای گفتن«هرگز»را داشته باشد؟ *** پایدار ماندن ستمگری در دست کیست؟در دست ما در هم شکستنش در دست کیست؟در دست ما اگر از دست رفتهای،بجنگ!
ترجمهء حسن دیور تی.
پرچین هنوز هم سرشار از شکوفهء گلها بود و گلبرگهای پژمرده به زیر نیفتاده بود؛ اما رزهای وحشی دسته گل تو بیطراوات و پلاسیده برگ بودند.
ترجمهء سیاوش پرواز"