چکیده:
مقاله حاضر به بررسی دیدگاهها موجود درباره تاثیر جنسیت بر موفقیت درمان
میپردازد.ابتدا تحقیقات انجام شده در سایر کشورها در سه گروه مورد بحث و بررسی
قرار میگیرد.گروه اول کار درمانگران زن را با هر دو جنس مراجعه کننده، مؤثر از
مردان میدانند.گروه دوم اعتقاد دارند درمان هنگامی موفقیتآمیز است که هر درمانگر
به مشاوره مراجعهکننده همجنس خود بپردازد بالاخره دسته سوم جنسیت درمانگر را عامل
ضعیفی در درمان میداند.(بومن، 1993).پس از آن نتایج جانبی بهدست آمده از دو پژوهش
انجام شده در داخل کشور-که هر یک به نوعی نظریات بالا را مورد تایید قرار
میدهد-ارائه خواهد شد.در پایان مقاله خلأهای اساسی موجود با توجه به جنبههای خاص
فرهنگی و علمی برشمرده میشود، رهنمودهایی برای پژوهشهای بعدی ارائه میگردد.
خلاصه ماشینی:
"قابل ذکر است که علیرغم انجام تحقیقات مختلف، هنوز هم نقاط تاریک در این باره بیش از نکات روشن بوده، پژوهشهای دیگری را میطلبد زیرا از یک طرف پژوهشهای انجام شده در سایر کشورها علاوه بر نکات مبهم به دلیل اختلاف اهداف فرهنگی دارای خلاهایی است که میتواند در تمام مراحل کار پژوهش تاثیر گذاشته و نتایج آن را تغییر دهد و از طرف دیگر مرور بر تحقیقات انجام شده در همین کشورها حاکی از آن است که هر چند ناهمخوانی پژوهشهایی که اهمیت جنسیت درمانگر را در بازدهی درمان مورد ارزیابی قرار میدهد رو به کاهش است (بوتلر 1 ، کارگو 2 و آریزمندی 3 ، 1986)، لکن افرادی که ادبیات موضوع را گزارش میدهند در مورد این یافتهها اختلاف نظر دارند(بومن، 1993، به نقل از جونز 4 ، کروپ نیک 5 و کریج 6 ، 1987).
نتایج حاکی از آن بود که نژاد تاثیر بسزایی در درمان دارد چنانکه مراجعین زن سیاه پوست اولین جلسه درمان با یک درمانگر سفید پوست را منفی ارزیابی کردند، اما مراجعین مرد سیاه پوست نسبت به درمانگران سفید پوست پاسخ مثبتتری را نشان دادند و به نژاد درمانگر توجهی نداشتند و تاثیر معناداری بر روی ارزیابی جلسات توسط بیمار نداشت و تاثیر نژاد درمانگر در طول زمان کاهش پیدا میکرد(گریگوری و لسلی، 1996) 1 بالاخره این بحث قابل طرح است که جنسیت درمانگر برای یکی از جنسیت مراجع، پیشگویی کننده در بازده درمان بشمار میرود و برای جنس دیگر اینگونه نیست."